فروشگاه بزرگ دقیق

فروشگاه بزرگ دقیق

دنیای اسباب بازی - آرایشی - خرازی - بهداشتی - ارسال به سراسر ایران
فروشگاه بزرگ دقیق

فروشگاه بزرگ دقیق

دنیای اسباب بازی - آرایشی - خرازی - بهداشتی - ارسال به سراسر ایران

قاچاقچی‌ها در مترو

کتاب‌هایی با چاپ غیرقانونی در ایستگاه‌های مترو در حال فروش است!


می‌پرسم: ببخشید آقا این کتاب چند؟ پاسخ می‌دهد: خانم خودتون ببینید. قیمت داره. نگاهی به پشت جلد کتاب می‌اندازم. 7 هزار تومان! کتابی که ناشر در حال فروش آن به قیمت 21 هزار تومان است، حالا با یک‌سوم قیمت عرضه شده است.

این اتفاق گوشه و کنار بسیاری از خیابان‌های تهران رخ می‌دهد. «ملت عشق» می‌خری 12 هزار تومان. «من پیش از تو» و «من پس از تو» می‌خری هر کدام 12 هزار تومان و اگر مخاطب حرفه‌ای کتاب نباشی و روزگارت با این یار مهربان نگذرد، ممکن است متوجه نشوی این کتاب‌ها شبیه یکی از همان ده‌ها چیزی هستند که ازشان فرار می‌کنیم. خریدن عطر تقلبی، لباس تقلبی و هر چیز تقلبی دیگر می‌تواند ناراحتمان کند و آن را برایمان به خاطره‌ای تلخ بدل کند، اما حالا می‌ایستیم و به بهایی ناچیز کتاب‌های چاپ افست را می‌خریم و با خود به خانه می‌بریم.

شاید برخی از ما هم حتی ندانیم که در یک گناه شریک شدهایم، گناهی بزرگ که در آن شخص یا اشخاصی حق و حقوق مادی و معنوی ناشر، نویسنده و مترجم را ضایع کرده و ما را هم در کارشان شریک کردهاند. ما خواسته یا ناخواسته شریک افراد سودجویی میشویم که هنوز هم قانون نتوانسته برخورد درستی با آنها بکند و جلوی غول قاچاق را بگیرد، تا بیش از این در عرصه نشر ریشه ندواند و حیات این صنعت کم جان را به خطر نیندازد.

خب، برگردیم به آقای فروشنده. میپرسم چرا این کتاب با کتابفروشیهای دیگر این همه تفاوت قیمت دارد؟ میگوید ما ارزانتر میفروشیم. چه اشکالی دارد؟ میگویم اشکالش این است که این کتاب بهطور غیر قانونی چاپ شده است، شما برایش هزینهای نکردهاید که بخواهید نگران بازگشت سرمایهتان باشید. میگویم این قاچاق کتاب است. نمیخواهد کسی حرفهایمان را بشنود. میگوید خانم چرا حرف بیخود میزنید. اینجا قانون دارد. کنار خیابان بساط نکردهام که به این راحتی هر چه دلتان میخواهد بگویید. بعد هم دیگر بحث را ادامه نمیدهد و میخواهد از غرفهشان فاصله بگیرم.

ماجرای قاچاق کتاب چیست؟

قاچاق کتاب هم مانند هر پدیده دیگری یک سرکرده دارد که نشسته و همه را ساماندهی میکند. اما اصل ماجرای قاچاق کتاب دست کسی است که مجوز 7 نشر را دارد و در سطح تهران هم 120 دستفروش برایش کار میکنند. راسته انقلاب را در دست دارد و خیلی راحت کار میکند.

اما کار این قاچاقچیان چیست؟ آنها کتابهای پرفروش بازار را انتخاب میکنند. متن چند صفحه اول را کمی تغییر داده و برای انتشار به وزارت ارشاد میدهند. بعد هم مجوز نشر را گرفته، کتاب را چاپ کرده و به بهایی اندک میفروشند. نکته عجیبتر ماجرا این است که ارشاد هم کتابها را آنطور که باید بررسی نمیکند! چون اگر کتابها از صفحات اولیه به بعد مورد بررسی قرار میگرفتند، اصل ماجرا روشن میشد.

حالا هم کار به جایی رسیده که این نسخههای قاچاق پایشان به فیدیبو و دیجی کالا هم باز شده است، قانون هم ایستاده و بیقانونی را تماشا میکند.

یوسف علیخانی، مدیر نشر آموت از جمله افرادی است که برخی کتابهایش در این ماجرا مورد سوءاستفاده واقع شده است. او که چند سالی پیگیر این ماجرا بود، حاضر به گفتوگو درباره این موضوع نمیشود و میگوید در راه این ماجرا دستش را شکستند و به قتل هم تهدیدش کردهاند و دیگر حاضر نیست در این باره حرف بزند. این نویسنده و ناشر کتاب تازه منتشر شدهاش «خاما» را هم کنار خیابان دیده که قاچاقچیهای کتاب در حال فروش آن به مردم هستند و به هیچ مشکلی هم برنمی‌خورند!

ابعاد دیگر ماجرا

راهی برای ادامه بحث نیست و البته به نتیجهای هم نمیرسد. به مسیرم ادامه میدهم و به این فکر میکنم که چرا باید ایستگاههای مترو محل فروش این کتابهای قاچاق بشوند. مگر نه اینکه مترو معاونت فرهنگی دارد و این معاونت هم طبعا باید نسبت به موضوع حساسیت لازم را داشته و همچنین به مسائل حوزه نشر با اشراف کامل برخورد کند، مگر نباید کتابها را از هر نظر مورد بررسی دقیق قرار دهد تا عملی که قرار است کمکی برای کتاب و مردم باشد، تبدیل به یک معضل نشود یا فضا را اینقدر راحت تقدیم قانون گریزان نکند. آیا فروش کتاب در مترو به یک اتفاق صرفا تجاری بدل شده و نظارت فرهنگی لازم روی آن نیست؟ در گیر همین فکرها هستم که قطار از راه میرسد، سوار میشوم و به همهمه دستفروشها زل میزنم. هر چند آنها هم یک شغل کاذب دارند، هر چند نمیتوان همینطور با نگاه کردن درباره کیفیت اجناسشان نظر دارد، اما لااقل میشود مطمئن بود که یک کالای فرهنگی را قاچاق نکردهاند و در حال فروش سرمایه و تلاش و دانش دیگران به بهایی ناچیز نیستند.

زینب مرتضاییفرد

روزنامه نگار

رونمایی از «خاما» در شهرکتاب مرکزی


https://cdn.isna.ir/d/2018/01/22/3/57626146.jpg
مراسم رونمایی از رمان «خاما»، جدیدترین اثر یوسف علیخانی با حضور نویسنده اثر و محمد دهقانی در شهرکتاب مرکزی برگزار می‌‌شود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «خاما» جدیدترین اثر یوسف علیخانى از ساعت 18 روز چهارشنبه (چهار بهمن‌ماه) در شهرکتاب مرکزى با حضور نویسنده کتاب معرفى و جشن امضای آن برگزار مى‌شود.
 این مراسم با حضور محمد دهقانى برگزار می‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند جدیدترین اثر یوسف علیخانی را تهیه کنند و با نویسنده اثر به گفت‌وگو بپردازند.
 «خاما» داستانی عاشقانه دارد و ماجرایی را با محوریت مردمان کُرد مهاجر غرب ایران روایت می‌کند. علیخانی در متن کوتاهی در پشت جلد کتاب نوشته است: «خاما نباید نوشته می‌شد. یک بار یکی خیلی سال قبل او را زندگی کرد و در شبی، این راز مگو را گفت و دیگر به سخن در نیامد. لال شد. و گذشت و گذشت و گذشت تا رسید به یکی که کارش گفتن است. این کلمه‌ها امید دارند خاما زنده شود و آن راوی هم. به رقص و به رنگ رنگ  زرد و قرمز این حلفه آتش باید که جاری شد.»
 رمان «خاما» در 448 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و به‌بهای 33 هزار تومان توسط انتشارات آموت منتشر شده است.
 علاقه‌مندان برای حضور در این مراسم می‌توانند در زمان مشخص شده به شهرکتاب مرکزى واقع در خیابان شریعتى بالاتر از خیابان مطهرى، جنب پمپ بنزین، نبش کوچه کلاته مراجعه کنند.