برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره از خواندنی ها با پژوهشی درباه کیمیا خاتون، رمانی از گرترود استاین، مجموعه داستان کوتاه از کاترین منسفیلد و... آشنا شوید.
آیدا
گرترود استاین در سال ۱۸۷۴ در پنسیلوانیا به دنیا آمد. از کالج رادکلیف فارغالتحصیل شد. در دانشگاه به تشویق ویلیام جیمز به مطالعه تشریح مغز پرداخت. اما خیلی زود از اینکار خسته شد. در ۱۹۰۲ به فرانسه رفت و تا پایان عمر در آنجا و دور از وطن به سر برد. خانهاش محفل نویسندگان و نقاشان بزرگ زمان بود. سه زندگی (داستانهایی دربارهٔ دو دختر خدمتکار و زنی سیاه پوست) و تشکیل آمریکاییها از نخستین نوشتههای او هستند. استاین به سال ۱۹۴۶ بر اثر ابتلا به سرطان معده درگذشت. وی رابطه صمیمانهای با پابلو پیکاسو داشت و پیکاسو در سال ۱۹۰۶ تکچهرهای از او کشید که اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود.
این قصه آیداست، که زندگیاش را به استراحت میگذراند، به حرف زدن با خودش، به ازدواج و ازدواج و ازدواج .... آیدا شاید رمانی کوتاه، شعری بلند، قصه مدرن پریان یا نقاشی با کلمات باشد. توصیف خانم استاین اما از جنس دیگری است: آیدا آیداست آیداست.
کیمیا (پرورده حرم مولانا)
موضوع
کتاب حاضر درباره چند و چون و عاقبت رابطه شمس تبریزی است با کیمیا نام
دختری از پروردگان حرم مولانا. تاهل شمس یکی از فصول مبهم زندگی اوست.
میتوان گفت، اینکه شمس در دومین دوره اقامتش در قونیه با دختری به نام
کیمیا عقد زناشویی بسته، قطعی است. در مقالات شمس بر این امر تصریح شده و
با روایت افلاکی و سپهسالار نیز میخواند. اما غیر از این، مابقی ماجرا
یعنی هویت کیمیا (برخلاف نظر کسانی که او را دخترخوانده مولانا داستهاند،
هیچگونه دلیل و نشانه مستندی بر این مدعا وجود ندارد)، سرانجام زندگی و
زناشویی این دو و عاقبت حال کیمیا، همه مشکوک است و محل اختلاف...
بی نهایت بلند و به غایت نزدیک
چند
سال بعد از مرگ پدرش در یازدهم سپتامبر، اسکار شِل کلیدی را در گلدانی
پیدا میکند. کلید به پدرش تعلق دارد، اسکار از این بابت مطمئن است. اما
این کلید کدام یک از ۱۶۲ میلیون قفل شهر نیویورک را باز میکند؟ این سؤال
اسکار کاشف، نامهنگار و کارآگاه آماتور را بر آن میدارد که هر پنج محلهی
نیویورک را زیر پا بگذارد و وارد زندگی دوستان، اقوام و آدمهایی کاملاً
غریبه شود. در این راه، غموغصههای زیادی روی شانههای اسکار سنگینی
میکند، تحتتأثیر این غموغصهها حتا جراحتهایی به خودش وارد میکند و
با هر کشفی یک قدم به قلب ماجرای پُررمزورازی نزدیک میشود که به پنجاه
سال پیش و تاریخچهی خانوادگیشان بازمیگردد. اما آیا این سفر او را از
پدر درگذشتهاش دورتر میکند یا او را به پدرش نزدیکتر؟
زنی از مصر
جهان
سادات، همسر محمد انور سادات خاطرات دوران کودکی خود را باز میگوید و با
اشاره به تاریخ و جغرافیای مصر، به شرح وقایع و اوضاع سیاسی - اجتماعی در
دوران حکومت پادشاهی میپردازد. سپس ضمن حکایت ماجرای آشنایی خود با همسرش،
چگونگی شکل گرفتن سازمان افسران آزاد در مصر و کودتای ۱۹۵۲ به رهبری
عبدالناصر را شرح میدهد و از ماجراهای پشت پردهٔ جنگ شش روزه میگوید.
پس
از آن وقایع دوران زمامداری همسرش، و ناآرامیها و شورشهای مکرر در مصر و
جنگ اکتبر ۱۹۷۳ با اسرائیل و گزینش راه صلح با اسرائیل را به تفصیل بیان
میکند. خانم جهان سادات، در مقام بانوی اول مصر از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۱،
جزئیاتی از مسائل پشت پرده در مصر و سرانجام ترور همسرش و پیامدهای پس از
آن را شرح میدهد، روایتی از زندگینامهٔ مردی که بسیاری از مصریان او را
خائن میدانند.
یک فنجان چای
زندگی
کوتاه کاترین منسفیلد مملو از ناکامی، سرخوردگی و درد و رنج و بیماری بود،
اما او وجود خود را یکسره وقف داستاننویسی کرد. داستانهای او بازتاب حال
و هوای امپرسیونیستی زمانهاش هستند. او در این داستانها فضا را با
رنگهایی لطیف بر کاغذ ترسیم میکند، آنگاه احساس را چون قطرههای رنگ بر
آن میپاشد و به این ترتیب داستانی میآفریند که با ظرافت تمام از دل
روزمرگیها بیرون کشیده شده، داستانی از بهشتی گمشده به نام «زندگی».
روزنامه خراسان - یاسمین مشرف: نویسندگی همیشه کار سختی بوده است. نوشتن، اساسا کار نان و آب داری نیست و کمتر قلم به دستی توانسته است به این کار به عنوان شغل نگاه کند. افلاس و بی پولی نویسندگان، کلیشه ای به قدمت چند قرن است و همچنان نیز واقعیت دارد. شاعران و نویسندگان گاهی از نان و آب شان می زنند تا کمبود بودجه شان را جبران کنند. سختی وکم درآمد بودن این حرفه، شاید باعث شده باشد برخی ها که به عنوان سرگرمی به آن روی آورده اند کم کم از آن فاصله بگیرند و در نهایت از آن دست بکشند. اما تاریخ، نویسندگان فقیر و بی پول زیادی را به خود دیده است که فقر و بی پولی نتوانسته آن ها را از ادامه کار باز دارد. بسیاری از همین شاعران و رمان نویسان، امروز در زمره نویسندگان افسانه ای قرار دارند که آثارشان به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده و در سرتاسر جهان مورد توجه قرار گرفته است. با تعدادی از این افراد که در فقر و بی پولی از دنیا رفته اند اما جایگاه جاودانه ای در تاریخ ادب و هنر جهان یافته اند، آشنا می شویم:
الهام بخش فلاسفه فرانتس کافکا
فرانتس کافکا در ژوئیه ۱۸۸۳ در شهر پراگ پایتخت کشور چک به دنیا آمد. او از بزرگ ترین نویسندگان آلمانی زبان در قرن بیستم است و آثارش از تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می آید. دو رمان «مسخ» و «محاکمه» از پُرآوازه ترین آثار کافکا هستند که الهام بخش فیلسوفان مکتب اگزیستانسیالیسم بوده اند. تاثیر آثار کافکا بر ادبیات تا جایی بوده است که کلمه «کافکایی»، برای توضیح فضاهای داستانی به کار می رود که موقعیت های پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع گرایانه توصیف می کنند، فضاهایی که در داستان های کافکا زیاد به چشم می خورند. کافکا برخی از آثارش را در طول زندگی اش منتشر کرد اما بسیاری دیگر را برای خودش نگه داشت و به دوست نزدیکش «ماکس برود» وصیت کرد آن ها را نخوانده بسوزاند. ماکس برود از این دستور وصیت نامه سرپیچی کرد و با انتشار بیشتر آثار کافکا او را به شهرت جهانی رساند. کافکا که قادر نبود زندگی اش را از طریق نویسندگی بچرخاند به چندین شغل که به او اجازه می دادند عصرها به نوشتن بپردازد روی آورد. او اغلب از شغلش به عنوان «کاری برای نان درآوردن» و پرداخت مخارجش یاد کرده است. کافکا در سال ۱۹۱۷ دچار بیماری سل شد و در دوره بیماری اش، خانواده به خصوص خواهرش اُتا مخارج او را می پرداختند. او سرانجام بر اثر این بیماری از دنیا رفت و هرچند درطول عمرش تقریبا ناشناخته ماند اما پس از مرگش به شهرت رسید.
طولانی نویس تاریخ مارسل پروست
مارسل پروست نویسنده و مقاله نویس فرانسوی است. او به دلیل نگارش اثر عظیمش، رمان در جست و جوی زمان از دست رفته، یکی از بزرگ ترین نویسندگان تاریخ ادبیات قلمداد می شود. رمان هفت جلدی او یکی طولانی ترین رمان هایی است که تاکنون به نگارش درآمده اند. پروست در سال 1871 در پاریس متولد شد. پدرش پزشکی کاتولیک و مادرش اهل هنر و ادبیات بود. مارسل، بنیه ضعیفی داشت و در 9 سالگی مبتلا به آسم شد. نفس تنگی همه عمر او را خانه نشین کرد. این شرایط از او فردی منزوی و گوشه نشین ساخت که فقط در دنیای کتاب ها و نوشته هایش سیر می کرد. با این حال به دلیل کافی نبودن درآمد نویسندگی اش، مجبور شد به طور نیمه وقت به مشاغل دیگری نیز بپردازد. مدتی در پستی در یک کتابخانه مشغول به کار شد اما شدت بیماری اش به گونه ای بود که مجبور به استعفا شد. پروست با پدر ومادرش زندگی می کرد و پس از مرگ آن ها نیز با ارثی که به او رسید، زندگی را می گذراند. پروست پول اندکی از طریق نویسندگی کسب کرد اما تا پیش از مرگش در سن 51 سالگی، آثارش به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفتند.
پایه گذار جنبش رمانتیک ادگار آلن پو
پو نویسنده، شاعر، ویراستار و منتقد ادبی اهل آمریکا بود که از او به عنوان پایه گذار جنبش رمانتیک آمریکا یاد می شود. داستان های پو به رازآلود و ترسناک بودن شهرت دارند. پو از اولین نویسندگان داستان های کوتاه آمریکایی است که از او به عنوان مبدع داستان های کارآگاهی نیز یاد می شود. پو همچنین از نخستین کسانی بود که از ژانر علمی تخیلی استفاده کرد. نویسندگان و شاعرانی نظیر والت ویتمن، ویلیام فاکنر، اسکار وایلد، فئودور داستایوسکی و توماس مان از جمله نویسندگانی هستند که از او تأثیر پذیرفته اند. پو اولین نویسنده مشهور آمریکایی نیز بود که سعی کرد تنها از راه نویسندگی مخارج زندگی اش را تأمین کند اما در این کار موفق نبود و دچار مشکلات مالی در کار و زندگی اش شد. شعر «غراب» معروف ترین اثر پو که در سال 1845 منتشر شد و به موفقیت و محبوبیت دست یافت، دقیقا 9 دلار عاید او ساخت. شهرت پو پس از انتشار غراب و پرداختن به ویراستاری مجله نیز نتوانست سر و سامانی به وضعیت مالی او بدهد و از بدهی هایش بکاهد. پو در ۴۰ سالگی در بالتیمور درگذشت. او را در حال خلسه و روی نیمکتی در پارک پیدا کردند و پس از چهار روز بدون آن که علت مرگش مشخص باشد، از دنیا رفت.
جوان ترین استاد دانشگاه فردریک نیچه
فردریک ویلهم نیچه، شاعر و فیلسوف آلمانی که آثارش تأثیری عمیق بر فلسفه غرب و تاریخ اندیشه مدرن به جا گذاشت، در اکتبر 1844 در پروس به دنیا آمد. در سال ۱۸۶۹ با ۲۴ سال سن، به عنوان جوان ترین فرد دردانشگاه بازل سوییس که از آن دانش آموخته شده بود، به تدریس پرداخت. نیچه نمی توانست از فروش کتاب هایش پول زیادی به دست بیاورد و اغلب مجبور می شد از دوستانش پول بخواهد. اما این شرایط او را از ادامه کار باز نداشت و او در اوج کار نویسندگی اش، سالی یک کتاب با محتوای بالا می نوشت. نیچه در سال ۱۸۸۹ در سن ۴۴ سالگی، قوای ذهنی اش را به طور کامل از دست داد و دچار فروپاشی کامل ذهنی شد. او سال های باقی مانده عمر را تحت مراقبت مادرش و پس از آن خواهرش الیزابت گذراند و سرانجام در سال ۱۹۰۰ در گذشت. نیچه هنگام مرگش هرچند به میزانی از شهرت رسیده بود اما ثروتی نداشت.