فروشگاه بزرگ دقیق

فروشگاه بزرگ دقیق

دنیای اسباب بازی - آرایشی - خرازی - بهداشتی - ارسال به سراسر ایران
فروشگاه بزرگ دقیق

فروشگاه بزرگ دقیق

دنیای اسباب بازی - آرایشی - خرازی - بهداشتی - ارسال به سراسر ایران

حبیب دوانلو؛ مبدع شیوه روان‌پویشی کوتاه‌مدت

حبیب دوانلو؛ مبدع شیوه روان‌پویشی کوتاه‌مدت

حبیب دوانلو، متولد سال 1927 میلادی، پرآوازه‌ترین ایرانی در عالم روان‌درمانی و مبدع شیوه روان‌پویشی کوتاه‌مدت و فشرده است. حبیب دوانلو، مبتکرISTDP ، یک مشاهده‌گر بالینی دقیق و از پیشگامان پژوهش در روان‌درمانی است. او دگماتیسم نظری‌ای را که پشتوانه‌ای در مشاهده تجربی نداشت، رها کرد، تعارض ادیپی و تثبیت غریزی را به‌عنوان عامل اصلی روان‌نژندی مردود دانست و نظریه خود را در مورد سرچشمه‌های روان‌نژندی به‌عنوان واکنش کودکانه در مقابل سوءاستفاده یا بی‌قیدی والدین نسبت به کودک ارائه کرد.
 
بر پایه این نظریه، گسیختگی در دلبستگی ایمن به زنجیره‌ای از درد، خشم، گناه و اندوه بر اثر عشق ناکام می‌انجامد و مجموعه پیچیده‌ای از دفاع‌ها با پرهیز از هر نوع ارتباط انسانی اصیل، هدف‌دار و گرانبار از احساس، تثبیت و دائم تقویت می‌شود.
 
دیوید مالن درباره حبیب دوانلو می‌گوید: «فروید ناخودآگاه را کشف کرد ولی دوانلو شیوه استفاده از آن را عرضه کرد.» جالب است بدانید که فروید پشت بیمار می‌نشست و اهمیت تجلیات جسمانی فرآیندهای روانی را تقریبا نادیده می‌گرفت اما دوانلو به اهمیت مشاهده و تجلیات جسمانی تجربیات فرارونده پی برد و آن را مبنای نظریه و فنون قرار داد و روانکاوی را به درمانی کارآمدتر، سازمان‌یافته‌تر و عمیق‌تر تبدیل کرد.
 
از اروین یالوم تا حبیب دوانلو

پروفسور حبیب دوانلو

پروفسور حبیب دوانلو

معرفی روش درمانی دکتر حبیب دوانلو، روانکاو کانادایی ایرانی تبار بسیار آسان‌تر از معرفی خود اوست. متأسفانه اطلاعات کمی در مورد این نابغه‌ی ایرانی در دست است و بیشتر مطالب حول معرفی روش ابداعی وی و تأثیرگذاری فوق العاده‌ی آن در درمان انواع بیماری‌های روانی است.

حبیب دوانلو در اوایل دهه 1930 در تهران به دنیا آمد و بعد از طی تحصیلات ابتدایی و دریافت بورس تحصیلی، به دانشگاه هاروارد رفت. دوانلو به عنوان یک جراح از هاروارد فارغ التحصیل شد. بعد از آن به روانپزشکی علاقه‌مند شد و به یک مدرسه پزشکی رفت. سپس به دانشگاه مک گیل رفت و سالیان متمادی در آنجا آموزش دید.

در محدوده سالهای 1960 تا 1990 حبیب دوانلو به عنوان یک روان پزشک و روانکاو، پژوهش‌های بالینی گسترده‌ای را در زمینه‌ی مفاهیم روانکاوی انجام داد. تمرکز عمده‌ی دوانلو بر مقاومت بیمار در مواجه شدن با احساسات دردناک در جلسات درمانی، و راه‌های غلبه بر این مقاومت بود. همچنین تلاش‌های دوانلو متمرکز بر کوتاه کردن طول درمان بود. موضوعی که پیش از این در کارهای فرنتزی با عنوان درمان فعال، اتو رنک با عنوان اراده درمانی، و الکساندر و فرنچ با عنوان تجربه‌ی هیجانی اصلاحی، مطرح شده بود. او با ضبط ویدیویی جلسات درمانی و بازبینی مجدد آنها که بعضاً با حضور خود بیمار این بازبینی انجام می‌گرفت، توانست به نتایج قابل توجهی دست یابد و تکنیک‌هایی را برای غلبه بر مقاومت بیمار ابداع کند. نتیجه‌ی تحقیقات و تلاش‌های دوانلو روشی را به جامعه روان‌شناسی معرفی کرد که با نام روان‌پویشی فشرده کوتاه مدت

(Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy) یا به اختصارISTDP شناخته می‌شود. بعدها در چند سمینار تخصصی در کانادا، امریکا و اروپا، دوانلو فیلم‌های بیمارانش را در معرض دید روان شناسان قرار داد. مشاهده این فیلم‌ها عکس العمل‌های متفاوتی را برانگیخت. عده‌ای روش دوانلو را خشن و نامهربانانه تلقی کردند. عده‌ای دیگر با تأیید روش او، تکنیک‌های دوانلو را برای بازگشایی ناهشیار و غلبه بر مقاومت تحسین کردند.

پاتریشیا دلاسلوا یکی از روانکاوان مطرح در روان‌پویشی کوتاه مدت، از شرکت‌کنندگان این سمینار بوده است. او به این سمینار اینگونه واکنش نشان داد : «سمینار اعجاب انگیزی بود. طی 16 ساعت در یک تالار اجتماعات تاریک نوار ویدیوئی جلسات واقعی درمانی را مشاهده کردیم و من ناظر یک انقلاب نسبتاً واقعی در درونم بودم. در گذشته آموخته بودم که برای تشدید تعارض‌های بیمار و تسریع دستیابی آن‌ها به افکار و احساسات ناهشیار می‌بایست کمّیت جلسات درمانی را افزایش داد. بر این اساس معمولاً بیماران بین دو تا پنج جلسه در هفته طی یک سال تحت درمان قرار داده می‌شدند، در حالی که دوانلو شواهد صریحی ارایه داد که از طریق افزایش کیفیت مداخله‌های درمانی می‌توان فرایند تحلیل را سریع و فشرده کرد. محتوای نوار ویدیویی نشانگر یک پروتکل درمانی کارآمد و اثربخش بی نظیر بود. دوانلو فنونی را برای برچیدن دفاع‌ها، تشدید درگیری عاطفی بیمار در فرایند درمان، و شناسایی الگوهای رفتار انتقالی به منظور “بازگشایی سریع ناهشیار” ارایه کرد». دیوید مالان نیز در واکنش به کارها و ابداعات دوانلو می گوید : « فروید ناخودآگاه را کشف کرد، دوانلو دریافت که آن را چگونه برای درمان به کار گیرد؛ این روش بزرگترین پیشرفت در روان درمانگری است»

مشاهده‌ی این فیلم ها باعث شد بسیاری از روان شناسان و روان‌کاوان دنباله رو روش دوانلو شوند و بی کم و کاست تمامی تکنیک‌های او را بپذیرند. اما عده‌ای دیگر باوجود پذیرش این روش درمانی سعی کردند با اضافه کردن تکنیک‌های دیگر این روش را تقویت کنند. پس از آن دوانلو کارش را در زمینه تدریس، آموزش و نظارت بر کار روانشناسان و روان‌کاوان ادامه داد. از دوانلو تاکنون چند کتاب به فارسی ترجمه شده که توسط انتشارات ارجمند به چاپ رسیده است.

ماجرای آن عکس روی دیوار مجمع

مجادله رضا امیرخانی با مجمع ناشران انقلاب اسلامی وارد فاز تازه‌ای شده است

ماجرای آن عکس روی دیوار مجمع

لابد دیده‌اید که در وصف فلان نویسنده یا بازیگر می‌گویند «بی‌حاشیه، کار خود» را می‌کند؛ کسانی که از این توصیفات بهره می‌برند، اساسا مقصودی ایجابی از به‌کاربردن آن دارند. این انگاره سنتی اما چندان با ملاحظات امروزین حرفه‌ای‌گری، سازگار نیست.

بزرگ‌ترین بنگاه‌های اقتصادی نشر در دنیا هم به نویسنده‌ها یاد می‌دهند چگونه اثر خود را با حضورها و غیاب‌ها و با موضع‌گیری‌ها و سکوت‌ها تبلیغ کنند. امروزه، قصه‌نویس‌های حرفه‌ای در جهان ادبیات کسانی نیستند که اثرشان را به ناشر تحویل می‌دهند و همه چیز را به او می‌سپارند. حالا برخی ناشران داخلی هم طی کلاس‌هایی آموزشی به برخی نویسنده‌هایشان یاد می‌دهند خودشان پشت کتاب‌شان بایستند و پابه‌پای اتفاقاتی که برایش می‌افتد، جلو بیایند. رضا امیرخانی، حتما جزو یکی از این نویسنده‌های حرفه‌ای است که البته بسیار پیش از این‌که ناشران دست به کار شوند و به نویسنده‌هایشان چنین نکاتی را یاد بدهند، خودش در این زمینه استاد بود. او، برند داستان‌نویسی امروز ایران است و هویت این برند را صرفا از سر قصه‌هایی که نوشته ارتقا نداده است. امیرخانی هم به وقایعی که پیرامون آثارش رخ می‌دهند حساس است و هم به رخدادهای فرهنگی و اجتماعی که مستقیما او را نشانه نرفته‌اند. بلد است کی حرف بزند و کی سکوت کند و چندسالی است مزد این رفتار حرفه‌ای را با استقبال چشمگیر مخاطبان ادبیات داستانی از نوشته‌هایش دریافت کرده است. او خلاف بسیاری از هم‌نسلانش و پیشکسوتانش، به این افتخار نمی‌کند که «روزنامه» نمی‌خواند و «اخبار» را دنبال نمی‌کند و کاری به کار کسی ندارد؛ تقریبا همه رویدادهای ادبی و فرهنگی را رصد می‌کند و به‌خصوص نسبت به آنها که درباره خودش هستند واکنش نشان می‌دهد. کمتر فعال فرهنگی را می‌توانید سراغ کنید که اضلاع یک مربع از مواضع مختلف را پوشش دهد؛ او هم از سوی اصلاح‌طلبان مورد انتقاد و تحسین واقع می‌شود و هم از جانب اصولگرایان. اما ماجرای تازه‌ترین جدل لفظی او با یکی دیگر از فعالان فرهنگی چیست؟

حقیقتش را بخواهید ماجرا از انتشار تازهترین اثر داستانی امیرخانی با نام «ر ه ش» آغاز شد؛ از همان روزی که ملت جلوی کتابفروشی انتشارات افق برای خرید این کتاب با امضای نویسندهاش صف بستند. مجادله بر سر این اثر او از این شروع شد که کیهان «ر ه ش» را نه یک رمان، بلکه «بیانیهای سیاسی علیه شهردار سابق تهران» خواند اما ماجرا از شهرداری و کیهان و دیگران فراتر رفت و حتی به مواردی عجیب و غریب هم رسید. مثلا یکی از منتقدان، به انطباق شماره صفحات کتاب با موضوعی تاریخی اشاره کرده بود که نشان میداد، تحلیلها و قرائتها از آثار امیرخانی وارد فاز تازهای هم شده است. امیرخانی بعدها در گفتوگو با خبرآنلاین درباره این ماجرا توضیح داد. او به این خبرگزاری گفت: «کتاب یک فصل درباره صفویه دارد که از صفحه 76 تا 88 شروع میشود و طبق ادبیات آن زمان، از واژه اولیالامر برای شاهان صفوی استفاده کردم. یکی از منتقدهای کتاب این شماره صفحات را به عنوان نماد گرفته با سالهای 76 تا 88 زمان حاضر و با صفویه مقایسه کرده و در پایان هم بیان کرده بود که تهران مساله اصلی نیست بلکه امالقرای جهان اسلام مدنظر است و این دقیقا همان زمانی است که امیرخانی مخالف نظام شده است.» حالا نزاعی دیگر بر سر «ر ه ش» و امیرخانی آغاز شده است؛ نزاعی که اتفاقا پس از انتشار همین گفتوگوی دوم خردادماه خبرآنلاین با امیرخانی میشد حدس زد که از سر گرفته خواهد شد.

حمله به مجمع

امیرخانی طی آن گفتوگو معتقد بود که نقدهای سیاسی واردآمده به آثارش به مخاطبان ارتباطی ندارد و به «یکسری رقبا» مربوط است؛ یکسری رقبا که به گفته او «از محل انقلاب اسلامی تغذیه میکنند». او در ادامه در این باره گفته بود: «اینها پول میگیرند از حکومت با این توجیه که اگر ما نباشیم کسی ادبیات انقلاب اسلامی را نمیخواند. به ما پول بدهید تا مردم را با پویش و تخفیف و خرید ارگانی و شوی هنرپیشه و سلبریتی کتابخوان کنیم. وقتی بگویند مردم به طور طبیعی کتاب انتخاب میکنند و میخوانند باید توطئه شرق و غرب را در بازار کتاب نشان دهند و بگویند فلان ناشر آمریکایی و دیگری معاند است و... . حالا میرسیم به «رهش» و باقی کتابهای من و رفقای من. اصلیترین خطر برای رزق و روزی آنها ماییم دیگر. به محض انتشار کتاب امثال من، باید به بالادستیهاشان توضیح دهند که این کتاب مال ضدانقلابهاست و برای همین مردم میروند سراغش!! (نقض غرضی از این بزرگتر نداریم. طرف میگوید آنچه استقبال میشود مال مخالفان انقلاب است و برای کتابخوانی موافقان انقلاب باید پول خرج کرد و پولش را هم باید به ما بدهید!) این فضای مجمع ناشران و رجانیوز است. چه در قیدار و چه در رهش، از ۸۸ به بعد هر کتابی که از من در آمد، در فاصله چند ساعت اولین حملات بسیار تند و منفی به وسیله همینها در شبکههای اجتماعی بیرون آمد. و این یعنی جلوگیری از فروش کتاب. خوب... هم نفسشان حق بوده است و هم منطقشان موثر... چون مردم هم کار خودشان را میکنند و کتاب را میخرند!» در ادامه هم در عین پاسخ به انتقادهایی که به او شده که اثرش تضادهایی با سیاستهای رسمی توسعه جمهوری اسلامی دارد میگوید که اتفاقا به خاطر اینکه آدمی مذهبی است، نوشتههایش رنگ متفاوتی دارد با آثار باقی قصهنویسها. وقتی او از اشاره کلی به منتقدانش گذشته و به ذکر مصادیقی چون «بچههای مرتبط با مجمع ناشران و رجانیوز و...» پرداخته، معلوم بود که باید منتظر پاسخی از جانب مجمع ناشران انقلاب اسلامی باشیم؛ اتفاقی که چند روز پیش و در گفتوگوی روزنامه «صبح نو» با میثم نیلی مدیر عامل مجمع ناشران افتاد.

دفاع از مجمع

مجمع ناشران انقلاب اسلامی حالا هفتساله است. هم از ناشران انقلابی حمایت میکند و هم خودش دست به کار انتشار آثار شده. وقتی چند روز پیش میثم نیلی به عنوان مدیر عامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، به بهانه هفتسالگی مجمع پای گفتوگو با روزنامه «صبح نو» نشست، میشد حدس زد که بحث از این مناسبت فراتر خواهد رفت و به سمت رضا امیرخانی و انتقاداتش خواهد کشید. او ابتدا با اشاره به اینکه «به رضا امیرخانی به عنوان سرمایه انقلاب نگاه میکنیم» و «دوست نداریم رابطهمان با ایشان غیرمحبتآمیز و غیردوستانه باشد»، «رضا امیرخانی از نظر ما نویسنده خوب و متعلق به جبهه انقلاب است و حتی اگر وی به مجمع باز هم بد و بیراه بگوید، نظر ما درباره ایشان تغییری نمیکند و هیچ ریاکاری هم در این موضع نیست» و «عکس ایشان هم بهعنوان یکی از نویسندگان خوب جبهه انقلاب در مجمع نصب شده است»، از این تعارفات گذشته و در پاسخ به سوال خبرنگار درباره مجادله امیرخانی با مجمع، حرف اصلی را زده بود: «ایشان درباره مجمع متأسفانه دقیق اظهارنظر نمیکند. گفتهاند کسانی از مجمع کتابهای من را نقد میکنند که باید گفت نقد فیالجمله مطلوب است و نویسندههای حرفهای نقد کتابشان را باعث رشد خودشان و ترویج آثارشان میدانند؛ اما اینکه مجمع ناشران جریان نقد کتاب اخیر ایشان را راه انداخته است، خیر، صحیح نیست. البته درباره بعضی کتابهای ایشان نظرات شخصی داریم؛ اما اینکه در مجمع تصمیم گرفته باشیم که این کتابها نقد شوند، نه، درست نیست؛ من از جایگاه یک همسنگر همواره به آقای امیرخانی بهعنوان یک سرمایه نگاه کردهام و دوست دارم این سوءتفاهمها برطرف شود.»

لحن نیلی در این گفتوگو بسیار نرم بود و به نظر میرسید که مجمع ناشران همچنان هدف اولیهاش را در مواجهه با رضا امیرخانی، جذب او در نظر گرفته است. در واقع نیلی به جای حملهای متناسب با حرفهای تند و تیز نویسنده «ر ه ش»، صرفا به انکار ادعای او مبنی بر نقشآفرینی مجمع در شکلگیری جریانی در نقد آثار نویسنده پرداخته بود.

نسبت عکس من و تو!

نرمخویی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی در پاسخ به ادعای امیرخانی، آقای نویسنده را آرام نکرد. در ادامه این ماجرا نویسنده «ر ه ش»، متنی بسیار تند و تیزتر از انتقاد نخستش را منتشر و دست به اقدام متقابل زد. متنی که انتشار آن از جانب فردی چون امیرخانی کمی عجیب مینمود. او در این متن که در کانال سایت شخصیاش منتشر شده نوشته: «جالبتر اینجاست که برخی از این منتقدان فیالجمله مطلوب، فقط سر کتابهای من نقدنویس میشوند و در دوره کمکاری من آنها نیز کمکار میشوند! نسبتی بین امثال ما نیست بجز نسبت عکس، البته نه آن عکسی که زدهای به دیوار مجمع!» هرچند باید منتظر ماند و دید سرانجام این مجادله چه خواهد شد، اما نمیتوان از تند بودن این فضا گلهمند نبود. ناظران بیرونی حوزه فرهنگ که خارج از قواعد و مناسبات داخلی عناصر فرهنگی، این حوزه را تماشا میکنند، تلخی این کنشها به همین زودی از زیر زبانشان زدوده نمیشود. اهل فرهنگ نسبتی با کلمه و زبان دارند و این اختلاف مناظر چیزی نیست که با کلمه نشود آن را حل کرد.

صابر محمدی

چه کسی اولین کتاب درسی کودکان را نوشت؟

چه کسی اولین کتاب درسی کودکان را نوشت؟

فردا در تقویم رسمی کشورمان روز ادبیات کودک و نوجوان نام گرفته است؛ روزی که البته به نام‌های بزرگ بی شماری گره خورده است و باید گفت بسیاری از بزرگان ادبیات کشورمان عمرشان را پای خلق و نگارش کتاب‌ها و متن‌های مناسب برای این گروه‌های سنی گذاشته‌اند. هر چند چندان که باید به این بخش از ادبیات توجهی نشان داده نمی‌شود و در مقایسه با ادبیات بزرگسال با توجه کمتری روبه روست، اما بزرگ‌ترین مسئولیت را در عرصه کتابخوانی همین بخش از ادبیات، بر عهده دارد. چرا که می‌تواند کودکان و نوجوانانی کتابخوان و کتاب‌دوست بار بیاورد، هر چند همه این مسئولیت مهم بر عهده‌اش نیست، اما خواه ناخواه در این عرصه تاثیرگذار است و می‌تواند گام‌های بلندی را هم بردارد.

بسیاری زندهیاد مهدی آذر یزدی را با کتابهای دوست داشتنی «قصههای خوب برای بچههای خوب» پدر ادبیات کودک و نوجوان در ایران مینامند و از این نویسنده فقید هر از گاهی و به بهانهای یاد میشود، اما شاید کمتر کسی با نویسنده اولین کتاب درسی برای کودکان در ایران آشنا باشد.

این نویسنده را بیش از چیزی با شعر دوران کودکیمان میشناسیم؛ «من یار مهربانم/ دانا و خوش بیانم...». با همین دو سطر کوتاه حالا شما هم میدانید از چه کسی حرف میزنم؛ عباس یمینی شریف، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی که اولین نویسنده کتاب درسی کودکان ایران است، با زحمتهای او بود که کودکان ایرانی توانستند متونی امروزی برای خواندن داشته باشند و دیگر در مدرسهها متون دشوار کلاسیک را نخوانند.

پیکار با بیسوادی

زندهیاد یمینی شریف، آموزگار بسیار خوبی هم بوده و همین موضوع به او کمک میکند تا بتواند در این راه موثرتر عمل کرده و با شناخت دقیق از کودکان برای آنها کتابی را بنویسد. یمینی شریف در تیرماه سال ۱۳۳۴ با کمک همسرش توراندخت مقومی تهرانی مجوز تاسیس دبستان پسرانه روش نو را از وزارت فرهنگ گرفت. کتاب کلاس اول ابتدایی تألیف او به کتاب «دارا و آذر» معروف است و سالها اولین کتاب آموزشی کودکان ایران در مدرسه بود. همچنین او به نگارش کتاب سوادآموزی به بزرگسالان برای کلاسهای پیکار با بیسوادی پرداخت. عباس یمینی شریف از بنیانگذاران شورای کتاب کودک نیز بود. بیش از 30 اثر شعر و داستان او در دوران حیاتش به چاپ رسید و برنده جوایز متعددی در زمینه ادبیات کودکان شد. او پس از نیم سده فعالیت برای کودکان در ۲۸ آذر ۱۳۶۸ به سبب بیماری درگذشت.

سخت و جانفرسا در مسیر ادبیات کودک

شهرام اقبالزاده درباره یمینی شریف میگوید: این نویسنده در دو سطح کارهای بزرگی برای کودکان این سرزمین کرد؛ یکی در سطح آموزش و پرورش و دیگری در شعر کودک و نوجوان و به معنای عام ادبیات این گروه سنی.

این مترجم اظهار میکند: آنطور که زندهیاد یمینی شریف در خاطرات خود بیان کرده است، نبودن ادبیات کودک باعث میشده خوانش متون ادبی کهن برای کودکان علاقهمند به یادگیری آن دوره سخت و جانفرسا باشد، از این رو این نویسنده وارد عرصه میشود و کتابی را مینویسد تا بچهها بتوانند آن را به راحتی بخوانند و خواندن و نوشتن یاد بگیرند. او به آموزش و پرورش نوین معتقد بود و برای تحقق آن هم بسیار تلاش کرد. اما او مانند هر شخص تاثیرگذار دیگری با انتقاداتی هم روبهرو بوده است. اقبالزاده در این باره میگوید: عباس یمینی شریف در تکمیل فعالیتهای خود در حوزه آموزش و پرورش نوین به بحث شعر و ادبیات کودک توجه ویژهای داشت. اگرچه برخی از آثار او توسط بهرنگی و کیانوش مورد نقد قرار گرفتهاند و نگاه او به شعر نگاهی بر اساس آموزش و پرورش بود که باعث میشد در بسیاری از موارد زیباشناسی اثر فدای بحث آموزش آن شود ولی این فعالیتها در آن مقطع زمانی که ادبیات کودک هنوز محل اعرابی نداشت، ارزنده بود. او تأکید کرد: فعالیتهای عباس یمنی شریف را همگان باور دارند و به پیشکسوتی او در حیطه ادبیات کودک و نوجوان مهر تائید میزنند، چرا که او کسی بود که در زمره پایهگذاران شورای کتاب کودک بود و به این باور تاکید داشت که آموزش و پرورش رسمی به تنهایی برای علاقهمند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی کفایت نمیکند.

شاعر فرزندان ایران

عباس یمینی شریف را میتوان اولین شاعر کودک در ایران دانست. او جز شعر کودکانه نسروده و جز به کودک فکر نکرد. او خود در اینباره میگوید: 50 سال پیش که به سرودن شعر برای کودکان و نوجوانان پرداختم، کس دیگری به نام شاعر کودکان وجود نداشت. تنها چند شاعر مانند ایرج میرزا، یحیی دولتآبادی، مهدی قلی خان هدایت، ملکالشعرای بهار، حبیب یغمایی، پروین اعتصامی، گل گلاب و یکی دو تن دیگر چند شعری برای کودکان سروده بودند.

شعرهای کودکانه عباس یمینی شریف نقطه عطفی در شعر کودکانه ایران است، زیرا او علاوه بر سرودن شعر برای کودکان، دارای نظریه و به تعبیری تئوری شعر، بود. همه کسانی که از سال ۱۳۲۲ تا امروز به مدرسه رفته و میروند، یک یا چند شعر از یمینی شریف را خواندهاند.

ماندگارترین شعری را که تا کنون بارها و بارها خواندهایم:

ما گلهای خندانیم

فرزندان ایرانیم

ایران پاک خود را

مانند جان میدانیم

ما باید دانا باشیم

هشیار و بینا باشیم

از بهر حفظ ایران

باید توانا باشیم

آباد باش ای ایران

آزاد باش ای ایران

از ما فرزندان خود

دلشاد باش ای ایران

زینب مرتضاییفرد

فیلم‌های شبکه های سیما در تعطیلات آخر هفته


«جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» در تلویزیون

در روزهای آخر هفته فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی مختلفی روی آنتن تلویزیون می‌روند.

به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی سیما، فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن «ماه جبین»، «گردنه»، «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند»، «ایکیچان توبوکو»، «سفر لورین»، «راز دخترم»، «اینجا چراغی روشن است»، «دوندگان»، «بیگانه تنها»، «کماندو 2»، «تماس»، «زمان رو راستی»، «خرگوش مخملی»، «خود اشتغالی»، «پرونده زد»، «دعوت»، «خاتم شیراز»، «اسباب‌بازی فروشی عجیب آقای مگوریوم»، «آقای مهربان»، «قلعه»، «هیولای نفتی»، «ارباب جنگ»، «خلبان»، «هامون»، «تنها در جنگل»، «مزاحم»، «ماجرای ردوود»، «انفجار 3»، «استالینگراد» و «دست‌های خالی» پنج‌شنبه و جمعه 28 و 29 تیرماه از شبکه‌های سیما روی آنتن می‌رود.

شبکه یک سیما

فیلم تلویزیونی «ماه جبین» به کارگردانی روح‌اله حجازی، جمعه 29 تیرماه ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: ارمیا که اعتقادی به امام‌زاده سیدآقا ندارد، دو نوزاد خود را در بدو تولد از دست می‌دهد، اما فرزند سوم او یحیی که به دنیا می‌آید و بیمار می‌شود، همسر ارمیا، ساره به اصرار از او می‌خواهد برای شفای فرزند خود راهی امام‌زاده شود. ارمیا با اکراه می‌رود ولی در راه با مسائلی روبرو می‌شود که در پایان به امام‌زاده اعتقاد پیدا می‌کند.

در این فیلم تلویزیونی، فرهاد اصلانی، آتنه فقیه نصیر و الهام حمیدی هنرنمایی کرده‌اند.

شبکه دو سیما

فیلم تلویزیونی «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» به کارگردانی ابوالحسن داوودی، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 23:30 از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

خلاصه داستان فیلم از این قرار است که: دلشاد دست‌فروش دوره‌گردی است که به‌خاطر مشکلات مالی و عدم پرداخت اجاره منزلش ناچار می‌شود راه‌های جدیدی را برای به‌دست آوردن پول بیازماید. اما همه راه‌ها به روی او بسته می‌ماند. تنها، راهی غیرمعمول او را وسوسه می‌کند. سرانجام او در برابر بزرگترین و غیرمعمول‌ترین واقعه زندگی‌اش قرار می‌گیرد. واقعه‌ای مرگ‌بار که ظاهرا تنها عشق توان مقابله با آن را دارد.

در این فیلم علیرضا خمسه، آتنه فقیه‌نصیری و حمیده خیرآبادی نقش‌آفرینی کرده‌اند.

****

فیلم سینمایی «ایکیچان توبوکو» به کارگردانی توشی هیکواوکا، جمعه 29 تیرماه ساعت 8 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

در این فیلم با بازی آراشی فوکو ساوا خواهید دید: پسربچه‌ای به نام یوشیو تنها فرزند خانواده است. پدر و مادر این پسر بچه رابطه‌ای آنچنان گرم ندارند و همین مسأله باعث شده است که یوشیو در تمام مدت موجودی که زاییده تخیل خود اوست را در کنار خود تصور کند. او این موجود خیالی را که فقط خود او می‌تواند ببیند ایکچان خطاب می‌کند. روزی در مدرسه به یوشیو خبر می‌دهند که پدرش تصادف کرده است....

****

فیلم سینمایی «سفر لورین» به کارگردانی راندال استیوِنز، جمعه 29 تیرماه ساعت 17:30 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

این فیلم با بازی شانی اسمیت، پاملا رد و شان کریستین در مورد لورین است که پس از سی سال زندگی در خانه‌ای سازمانی مجبور به ترک آنجا شده و قصد دارد به خانه‌ی سالمندانی نقل مکان کند. پسرش فیل، به همراه همسرش جوی و دو فرزندشان برای کمک به او آمده‌اند....

****

فیلم سینمایی «راز دخترم» به کارگردانی داگلاس جکسون، جمعه 29 تیرماه ساعت 23 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

در این فیلم با بازی جنیفر گرانت، نینا دوبرِو و استیو بایِرز خواهیم دید: جاستین، دانشجوی جوانی است که به طور ناخواسته درگیر ماجرای سرقت از یک طلافروشی می‌شود که مادرش دنیس، در آنجا کار می‌کند. ماجرا از این قرار است که نامزدِ جاستین برِنت به همراه برادرش رجی شبی به دنبال او آمده چنین عنوان می‌کنند قرار است به سینما بروند....

شبکه سه سیما

فیلم سینمایی «دوندگان» به کارگردانی دانیل بنیامار، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 15 از شبکه سه سیما پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: کم، به عنوان یک پیام‌رسان دوچرخه‌ای در نیویورک مشغول فعالیت است. او مبلغ 15 هزار دلار به شخص در محله چینی‌ها بدهکار است. زمانی که کم با دوچرخه‌اش در خیابان مشغول انجام وظیفه است، با دختری پارکورکار به نام نیکی برخورد می‌کند و همین برخورد اولیه باعث عاشق شدن کم و ورود او به سمت ورزش پارکور می‌شود. نیکی برادری با نام دیلان دارد و به‌خاطر اینکه والدین خود را از دست داده‌اند در باندی به رهبری میلر دست به سرقت می‌زنند....

آدام راینر و تیلور لاتنر بازیگران این فیلم هستند.

****

فیلم سینمایی «بیگانه تنها» به کارگردانی مارتین کمبل، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 24 از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: کوآن پیرمردی چینی است که با تنها دختر خود در لندن رستورانی کوچک را اداره می‌کند. دختر نوجوان کوآن در انفجار یک مغازه توسط گروهی ایرلندی که خود را آی آؤ ای اصیل نامیده‌اند کشته می شود. کوآن که تنها عضو خانواده خود را از دست داده برای انتقام راهی بلفاست می‌شود تا از یک وزیر ایرلند شمالی که هنسی نام دارد نام و هویت بمب‌گذاران را بپرسد. او موفق به دیدار با هنسی می‌شود ولی هنسی از افشا نام آنها خودداری کرده و اظهار بی‌اطلاعی می‌کند....

در این فیلم کیت لانگ و جکی چان هنرنمایی کرده‌اند.

****

فیلم تلویزیونی «کماندو 2» به کارگردانی دیون بوجانی، جمعه 29 تیرماه ساعت 14:30 به روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود.

داستان فیلم از این قرار است که: در کشور هند یک عده خلاف‌کار وجود دارند که به روش بسیار هوشمندانه‌ای در حال پولشویی و سرقت از حساب‌های بانکی مردم هستند و دستگیری آنها محال به‌نظر می‌رسد. در این میان دولت وقت به مردم هند قول می‌دهد که به‌زودی خبر دستگیری این خلافکاران اقتصادی را به گوششان برساند. کاران یک کماندوی ارتش است که برای انجام این ماموریت انتخاب می‌شود. او به‌همراه یک زن و چند مامور دیگر نقشه‌ی به دام انداختن این فاسدان اقتصادی به سرکردگی زنی با نام ماریا را طراحی کرده و وارد عمل می‌شود....

در این فیلم، ویدجات جاموال و آدا شارما نقش‌آفرینی کرده‌اند.

شبکه چهار سیما

فیلم سینمایی «تماس» به کارگردانی رابرت زمه کیس، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 21 از شبکه چهار سیما روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی جودی فاستر و متیو مک‌کانهی آمده است: الی ارووی اخترشناسی که سالها پیش پدرش را از دست داده‌است نمی‌تواند بپذیرد که بشر در کهکشان‌ها تنهاست. تا آنکه یک شب تیم الی در صحراهای نیومکزیکو سیگنالی از فضا دریافت می‌کند و الی متوجه می‌گردد که سیگنال حاوی یک ساختار هوشمندانه است. اما عکس العمل مقامات نسبت به کشف وی ناامید کننده‌است. از جمله مایکل کیتز مشاور امنیت ملی با بی علاقگی به موضوع می‌پردازد. دنیا از شنیدن این خبر تکان می‌خورد. پیام مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد ولی هیچ کس نمی‌تواند مفهوم آن را درک کند. تا اینکه الی متوجه می‌گردد که پیام، حاوی دستورالعمل ساخت یک دستگاه سفر در فضا است که می‌تواند انسان به کهکشانهای دوردست منتقل کند...

****

فیلم سینمایی «زمان رو راستی» به کارگردانی اولو گروسبارد، جمعه 29 تیرماه ساعت 21 از شبکه چهار روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی داستین هافمن و ترزا راسل آمده است: مکس دمبو خلافکار سابقه دار به صورت مشروط از زندان آزاد می شود. ستوان فرانک که به مکس مشکوک شده، او را دستگیر می کند. ماکس، او را خلع سلاح کرده و فرار می کند و دوباره به زندگی تبهکارانه اش باز می گردد. ماکس به همراه تبهکاری به نام جری تصمیم به سرقت از یک جواهرفروشی از بورلی هیلز می گیرند.

شبکه پنج سیما

فیلم سینمایی «خود اشتغالی» به کارگردانی جسی ترورو، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 13:30 از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.

در این فیلم خواهیم دید: روبن مالدونادو با سابقه‌ای از جرم و تبهکاری و دوستانش ایدی و لوکاس به نیروی پلیس آمریکا می‌پیوندند و زیر نظر سروان دنیس لورو قرار می‌گیرند تا کار در خیابان‌ها را به‌صورت عملی بیاموزند! به زودی معلوم می‌شود که تمام این گروه زیر نظر یک افسر پلیس فاسد با نام جوزف سارکون اداره می‌شود و از معاملات غیر قانونی و پخش مواد مخدر در خیابان‌ها پول هنگفتی به جیب می‌زنند...!

رابرت دنیرو، فورست ویتاکر، مالکولم گودوین و رایان اونان بازیگران این فیلم هستند.

****

فیلم سینمایی «پرونده زد» به کارگردانی دیوید لام، جمعه 29 تیرماه ساعت 13:30 از شبکه پنج پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی دادا چان، اندرو داز و پاتریک کیونگ خواهیم دید: ویلیام لوک از مامورین کمیسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی است. او در حین پیگیری یک پرونده پول‌شویی و کلاه‌برداری متوجه می‌شود افراد زیادی در این ماجرا دخیل هستند که با رشوه دادن و کلاه‌برداری در جامعه قصد دارند حق مردم را بالا کشیده و به پول بیشتری دست یابند. پس از کمیسیون فرصت می‌گیرد تا درست یک هفته همه عاملان این ماجرا را شناسایی کند. او و همکارانش در نهایت موفق می‌شوند با اجرای قانون، امنیت را برقرار ‌کنند.

شبکه شما

فیلم تلویزیونی «دعوت» به کارگردانی سید مجتبی اسدپور، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت13:30 از شبکه شما پخش خواهد شد.

در این فیلم با هنرمندی سیما مطلبی، اردلان شجاع‌کاوه و صدیقه کیان‌فر خواهید دید: مرضیه همسر رحمان صالحی دچار فراموشی شده، او با همسرش از شهر بم برای زیارت به قم آمده و در بدو ورود و پیش از اسکان، گم می‌شود. مرضیه سوار بر ماشینی کرایه‌ای می‌شود که راننده‌اش مسعود است و کیفش را در ماشین او جا می‌گذارد؛ کیفی که حاوی کارت بانک آنها و مقداری پول نقد است....

****

فیلم تلویزیونی «خاتم شیراز» به کارگردانی ایمان افشاریان، جمعه 29 تیرماه ساعت 13:30 از شبکه شما پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان آمده است: حاج محمود که استاد خاتم‌کاری است برای حرمیین عسکریین عراق صندوق خاتم کاری بسازد اما بیماری قلبی او را روانه بیمارستان می‌کند. بهروز پسرش به او قول می‌دهد کار صندوق را به پایان برساند؛ اما دایی او که دختری به‌نام پری دارد و قرار ازدواج او با بهروز گذاشته شده است دچار ورشکستگی مالی شده و قصد دارد کار خاتم‌کاری را ازدست بهروز وپدرش در بیاورد....

در این فیلم تلویزیونی، زهرا سعیدی، مهدی فقیه، سلمان فرخنده و سوده شرحی بازی کرده‌اند.

شبکه کودک

فیلم سینمایی «اسباب‌بازی فروشی عجیب آقای مگوریوم» به کارگردانی زاچ هلم، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 14 از شبکـه کودک پخش خواهد شد.

در این فیلم با هنرمندی داستین هافمن و ناتالی پورتمن خواهیم دید: ماهونی، مدیر فروشگاه اسباب‌بازی پدربزرگش آقای مگوریوم است. او قصد دارد برای تغییر در زندگی‌اش شغلش را عوض کند. آقای مگوریوم عاشق بچه‌ها و فروشگاه اسباب‌بازی است و اعتقاد دارد که آنجا مکان ویژه‎ای است و قدرتی‌ جادوئی دارد. اما ماهونی همه‌ی این‌ها را به خاطر وجود پدربزرگش می‌داند....

****

انیمیشن تلویزیونی «آقای مهربان» به کارگردانی سیدعلیرضا گلپایگانی و بهنام دلداده، جمعه 29 تیرماه ساعت 14 از شبکه کودک پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است: حیوانات بیشه متفق‌القول‌اند که آدم‌ها موجودات بسیار خطرناکی هستند و باید تا جایی که می‌شود از آنها دوری کرد و هر حیوانی با آدم‌ها زندگی کند خصوصیات بد انسان‌ها را به خود خواهد گرفت. با زخمی شدن کبوتر و افتادن او به دست انسان‌ها، سایر حیوانات او را تنها می‌گذارند و دیگر حاضر به صحبت با او نیستند، ولی او اعتقاد دارد همه‌ی انسان‌ها مثل هم نیستند و در میان آن‌ها انسان‌های مهربانی هم وجود دارند....

شبکه امید

فیلم سینمایی «قلعه» به کارگردانی یوری کووالیوف، پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 18 از شبکه امید پخش خواهد شد.

در این فیلم با هنرمندی ایوان دنیسنکو، جورج دیروانسکی و دانیل کامنسکی خواهیم دید: ویتکو، دانش‌آموز مدرسه امروزی است. او 1000 سال به گذشته برمی‌گردد، جایی که او باید صورت سحر سیاه، ارتش را در مقابل هیولای سنگ بزرگ رهبری کند!

****

فیلم سینمایی «هیولای نفتی» به کارگردانی کریس ودج، جمعه 29 تیرماه ساعت 18 از شبکه امید پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: تریپ که دانشجوی زیست‌شناسی است و پدرش در یکی از ایستگاه‌های نفتی مشغول حفاری است، بر حسب اتفاق با یک هیولای نفتی روبه‌رو می‌شود که به دنبال اکتشافات محققان از درون لایه‌های نفتی زیرزمین به بیرون پرتاب شده است. از آنجا که غذای این هیولا در نفت است، تریپ با کمک نامزدش به هیولا کمک می‌کنند تا از دام مأموران پلیس نجات یافته و دوباره به حیات طبیعی خود در زیر زمین بازگردد.

لوکاس تیل، جین لیوی و توماس لنون بازیگران این فیلم هستند.

شبکه افق

فیلم سینمایی «خلبان» به کارگردانی جمال شورجه، جمعه 29 تیرماه ساعت18:30 از شبکه افق پخش خواهد شد.

در این فیلم خواهید دید: بغداد با دعوت از خبرنگاران خارجی و مشهورترین آنها بلومی به عنوان خبرنگار مستقل خارجی و همچنین با استخدام یکی از مسؤولان خبری غربی با نام داوید در روزهای پیش از برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد تبلیغات گسترده‌ای را به منظور امن نشان دادن محل برگزاری کنفرانس در بغداد به راه می‌اندازد....

شبکه نمایش

فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی «هامون»، «تنها در جنگل» و «مزاحم» پنج‌شنبه 28 تیرماه ساعت 11، 17 و 21 از شبکه نمایش روی آنتن می‌رود.

****

فیلم‌های سینمایی ‌و تلویزیونی «ماجرای ردوود»، «انفجار 3»، «استالینگراد» و «دست‌های خالی» جمعه 29 تیرماه ساعت 11، 15 ، 17 و 21 از شبکه نمایش پخش می‌شود.

کتاب‌های زرد اگر مخاطب نداشتند از سطح بازار جمع می‌شدند


 
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۴۸
 
 
فریبا نباتی معتقد است وضعیت فرهنگ کشور مثل وضعیت اقتصاد و اجتماع کلاف سردرگمی ‌است که همه ما را دچار چه کنم کرده است، وقتی دولت‌ها در تمام این سال‌ها خواسته‌اند بر همه عرصه‌های فرهنگی مسلط باشند بهتر است راهکارها را هم خودشان تبیین کنند.
 
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)_ملیسا معمار: کیفیت کتاب‌هایی که در هر جامعه‌ای منتشر می‌شود نقش مهمی در آگاهی بخشی درست و صحیح به جامعه دارد. اهمیت این مساله در حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان، بیشتر نمایان می‌شود چرا که لوح پاک ذهن کودکان به راحتی پذیرای مطالبی است که در کتاب‌ها مطالعه می‌کنند. در این میان نقش کارشناسان نشر و تاثیری که در تعیین کیفیت آثار منتشر شده دارند مهم و تعیین کننده است. فریبا نباتی از نویسندگان، مترجمان و پژوهشگرانی است که علاوه بر نویسندگی، سال‌ها به عنوان کارشناس نشر در انتشاراتی مانند به‌نشر و امیرکبیر فعالیت داشته است و در حال حاضر مشاور فرهنگی نشر پیدایش است. به این بهانه با او
وظیفه ما این نیست که فقط خوراکی مطبوع برای مخاطبانمان تولید کنیم. به طور قطع وظیفه ما این است که ضمن رعایت ذائقه مخاطب، سلیقه و سواد آن‌ها را ارتقا دهیم
گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.
 
به عنوان کسی که سال‌ها به عنوان کارشناس و مشاور نشر در انتشارات مختلف فعالیت داشته، معیارهای انتخاب و گزینش آثار در طول سال‌ها چه تغییر و تحولاتی داشته است؟
سوال خوبی است. این معیارها تغییر کرده‌اند اما نه چندان زیاد. به عنوان کسی که از کار قصه‌نویسی و گزارش‌گری وارد حیطه کارشناسی نشر کتاب شدم و در چند انتشاراتی به طور فعال کار کرده‌ام، با قاطعیت می‌گویم که همیشه نگاهی کیفی به آثار داشته‌ام. تسلط نویسنده و مترجم بر متن، موفقیت نویسنده در نوشتن متن (اعم از داستان و غیر و داستان) همیشه برایم ملاک اول بوده و هست. همچنین در بسیاری از موارد کافی بوده و هست که موضوع مخاطب داشته باشد. بهتر است بگویم با تغییر ذائقه مخاطب طبیعتا ملاک‌های انتخاب اثر هم براساس آن تغییر کرد اما ملاک کیفی همچنان ثابت ماند. زمانی آثار واقع‌گرایانه بیشتر مخاطب داشت و رویکرد ما نیز به این‌گونه آثار بود. در این مقطع زمانی مخاطبان کودک و نوجوان از آثار فانتزی و ژانری استقبال می‌کنند و طبیعتا ما هم برای اقناع آنان به این‌گونه آثار توجه می‌کنیم. اما تاکید می‌کنم برای بسیاری از کارشناسان نشر ملاک اصلی انتخاب اثر کیفیت آن است که کیفیت هم در آثار داستانی و غیر داستانی ملاک‌های بسیاری دارد که در حوصله این مقال نیست.

چه معیارها و ویژگی‌هایی برایتان اهمیت بیشتری
کارشناس نشر فقط درباره کیفیت اثر فکر نمی‌کند بلکه باید نسبت به بسیاری از حواشی چاپ اثر هم حساس باشد. هر چند که در ظاهر تنها رعایت ملاک کیفی کافی به نظر می‌رسد اما بنا بر سیاست‌های انتشاراتی‌های مختلف، ملاک‌ها و طبیعتا چالش‌ها تغییر می‌کند و بیشتر و کمتر می‌شود
دارد؟

کیفیت،کیفیت،کیفیت. این اصلی‌ترین ملاک انتخاب و کارشناسی است.
 
اسم نویسنده و برند بودنش در کارشناسی کتاب‌ها چقدر برایتان مهم است؟
هر چند سابقه و توان صاحب اثر برایم بسیار مهم است اما این تنها معیار انتخاب اثر نیست. سابقه و نام صاحب اثر تا جایی مهم است که بر روی کیفیت اثر تاثیر داشته باشد، اگر نه چه بسیارند نویسندگان و مترجمان و تصویرسازانی که با نخستین آثارشان ثابت کرده‌اند که می‌توان نام نداشت و اثری با کیفیت خوب نوشت.


در گزینش آثار چقدر به سلیقه و خواست مخاطب توجه می‌کنید؟
سلیقه مخاطب بی‌شک یکی از مهم‌ترین معیارهای هر صنعتی است که نشر کتاب هم از آن جدا نیست. اما وظیفه ما این نیست که فقط خوراکی مطبوع برای مخاطبانمان تولید کنیم. به طور قطع وظیفه ما این است که ضمن رعایت ذائقه مخاطب، سلیقه و سواد آن‌ها را ارتقا دهیم. دلیل بسیاری از پژوهش‌ها و نقدها و جلسات و همایش‌ها هم همین ارتقاء کیفی آثار و سلایق مختلف است.

در طول سال‌هایی که به عنوان کارشناس نشر یا مشاور فعالیت داشته‌اید، توانسته‌اید نویسنده‌ یا کتاب خاصی را که ناشناخته بوده در جامعه معرفی و مطرح کنید؟
بله، سعی کرده‌ام چنین فرصتی را برای همکاران و دوستان نویسنده و مترجم و تصویر سازمان فراهم کنم. اما بهتر است بگوییم که این خود همکارانمان بوده‌اند که با همت و پشتکار بسیارشان توانسته‌اند آثار بسیاری را وارد حوزه نشر کنند و موفق شوند. و اجازه بدهید از کسی نام نبرم چرا که به نظرم خود این دوستان می‌دانند که نخستین اثرشان را در کدام انتشاراتی منتشر کرده‌اند و کدام ناشر این امکان را برایشان فراهم کرده‌است. اما جواب سوالتان را باز قاطعانه می‌دهم:بله.

در زمینه کارشناسی کتاب‌ها با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستید؟
چالش‌ها بسیارند. از کیفیت اثر و جذابیت موضوع گرفته تا اداره صدور مجوز کتاب و میزان ممیزی اثر و نحوه برخورد با صاحب اثر و جلب رضایت
طی بیست سال اخیر با توجه به رویکرد مخاطب محور می‌توانم بگویم که در زمینه تالیف کتاب کودک بسیار جلو رفته‌ایم. به جد می‌توان گفت برخی از نویسندگان ما توانسته‌اند آثاری هم‌پایه آثار خوب نویسندگان مطرح غربی خلق کنند
کارشناسان دیگر و رعایت الویت‌های انتشارات و ...به عبارتی کارشناس نشر فقط درباره کیفیت اثر فکر نمی‌کند بلکه باید نسبت به بسیاری از حواشی چاپ اثر هم حساس باشد. هر چند که در ظاهر تنها رعایت ملاک کیفی کافی به نظر می‌رسد اما بنا بر سیاست‌های انتشاراتی‌های مختلف، ملاک‌ها و طبیعتا چالش‌ها تغییر می‌کند و بیشتر و کمتر می‌شود.

کیفیت کتاب‌های کودک تالیفی و ترجمه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
طی بیست سال اخیر با توجه به رویکرد مخاطب محور می‌توانم بگویم که در زمینه تالیف کتاب کودک بسیار جلو رفته‌ایم. به جد می‌توان گفت برخی از نویسندگان ما توانسته‌اند آثاری هم‌پایه آثار خوب نویسندگان مطرح غربی خلق کنند. تعدادشان هم کم نیست، اما نام نمی‌برم مبادا کسی را و اثری را از قلم بیندازم و البته نامشان هم در این چند خط نمی‌گنجد. اما در زمینه رمان نوجوان صرف نظر از تلاش دوستان و همکاران در نشرهای مختلف و مخصوصا حمیدرضا شاه‌آبادی در کانون پرورش فکری می‌توانم بگویم هنوز راه طولانی‌ای در پیش داریم. هر چند که نویسندگان‌مان گاهی اوقات آثار برجسته‌ای تولید کرده‌اند که نمی‌توان به راحتی از کنارشان گذشت اما این راه درازی‌ است که برای طی آن باید سال‌ها تلاش کرد. از طرفی هم شاید توقع زیادی از نویسندگان‌مان داریم. می‌دانید که وضع نشر کتاب چگونه است. یک نویسنده برای خلق یک اثر درخور مقایسه با آثار برتر غرب، چند سال باید کار کند تا هزار یا حداکثر دو هزار شمارگان اثرش وارد بازار شود؟ در طی این چند سال چقدر می‌تواند درآمد داشته باشد تا با فراغ بال اثرش را خلق کند؟ ناشر هم که همین وضع را دارد. سرمایه‌ای را که روی کتاب می‌گذارد
کتاب‌های زرد، مطبوعات زرد، اغذیه زرد، پوشاک زرد، تفریح زرد و زرد و زرد و زرد. باید باور کنیم این زردها اگر مخاطب نداشتند از سطح بازار جمع می‌شدند اما مخاطب دارند، بازار دارند، فروش دارند. هم فروشنده دارند و هم خریدار
چند سال بعد باید پس بگیرد؟ سودش را چند سال بعد دریافت می‌کند؟ قبلا هم گفتم وضع تولید و نشر کتاب بسیار پیچیده است. هم و عزم جدی می‌طلبد، فداکاری و گاهی ایثار می‌خواهد. اصلا کار فرهنگی در کشورمان فداکاری می‌خواهد، به شرط اینکه صاحب خانه‌ها هم برای گرفتن اجاره‌شان و تاجران هم برای دریافت سود بیشترشان و حاکمان هم برای رسیدن به قدرتشان کمی فداکاری به‌خرج دهند. اگر نه ما پیش نخواهیم رفت، ما فرو می‌رویم.
 
چرا در بازار کتاب کودک و نوجوان با انبوه کتاب‌های زرد و بازاری مواجه‌ایم؟
کتاب‌های زرد، مطبوعات زرد، اغذیه زرد، پوشاک زرد، تفریح زرد و زرد و زرد و زرد. باید باور کنیم این زردها اگر مخاطب نداشتند از سطح بازار جمع می‌شدند اما مخاطب دارند، بازار دارند، فروش دارند. هم فروشنده دارند و هم خریدار. ‌اما به نظرم مهم‌ترین دلیل بازار اینگونه اجناس (بگذارید با همین لفظ درباره‌شان سخن بگویم،اگر نه نمی‌شود نام این جنس‌ها را کالای فرهنگی و یا کتاب گذاشت، که کتاب نامش حرمت دارد) ارزان بودنشان است. ببینید وقتی کتابی با کیفیت چه از نظر محتوا و چه از نظر ظاهر منتشر می‌شود قطعا برای تولید آن سرمایه بیشتری مصرف شده. جدای از کارشناسی اثر، هزینه‌های ویرایش، تصویرسازی و صفحه‌آرایی و گرافیک، جلد و کاغذ و چاپ و صحافی هزینه‌های کمی نیستند. ناشران زردکار به معماران بساز و بفروش شبیه‌اند و ناشران کتاب و آثار فرهنگی با کیفیت به مهندسازان کارآزموده و متعهد و قانون‌مدار. خب طبیعی است که چنین می‌شود. مخاطب ما کتاب می‌خواهد. ‌برخی قیمت را در نظر می‌گیرند و برخی کیفیت را. بنابراین به نظرم علت اصلی فروش این نوع اجناس این است که مخاطب هنوز
به عنوان کسی که بیش از 30 سال است که در بخش فرهنگ مکتوب کشور نقش کوچکی داشته‌ام خیلی راحت بگویم که سر کلاف دست من و امثال من نیست. ما سا‌ل‌هاست که کار می‌کنیم، فریاد می‌زنیم، بحث می‌کنیم و فقط راهپیمایی نکرده‌ایم، کسی هم به علامت تایید و یا تکذیب سری تکان نداده است. وضعیت فرهنگ کشور مثل وضعیت اقتصاد و اجتماع کلاف سردرگمی ‌است که همه ما را مشغول چه کنم کرده است
به این نتیجه نرسیده است که کیفیت چه نقشی در ارضای نیازش دارد.از طرفی دیگر نهادهای نقش دهنده و هدف ‌گذار و سیاست گذار در این بساز و بفروشی اجناس زرد بسیار موثرند.

مثلا فکر کنید که ما بعد از چند ماه سرمایه‌گذاری مادی و زمانی اثری را - که جوایز جهانی بسیار برده و موضوعی جذاب و تاثیرگذار و انسانی دارد-  به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌فرستیم تا بررسی کنند و مجوز  بدهند. ارشاد هم بعد از یکی دو ماه نامه‌ای می‌دهد و می‌گوید یک فصل از رمان را حذف کنید چرا که در آن فصل سگ وارد خانه شده و این جزو خطوط قرمز است. حالا هر چه قسم آیه و قرآن بخورید که این سگ فرار کرده و ناآگاه وارد خانه شده و در همان فصل هم آمده که بانوی خانه مخالف حضور سگ در خانه بوده و پسرک شخصیت اول داستان هم در تمام طول فصل داشته دنبال سگ می‌دویده تا از خانه بیرونش کند و...، فایده‌ای ندارد که ندارد. فصل باید حذف شود. یعنی بخشی از طرح داستان حذف شود. یعنی از صفحات وسط کتاب صفحه آرایی شده ۶ صفحه حذف شود و‌... در این شرایط شما چند ناشر بساز بفروش سراغ دارید که اینگونه معضلات را داشته باشد؟

یا مثلا ناشری آثار چاپ شده ناشران دیگر را انتخاب می‌کند و به مترجمی دم دستی می‌دهد و بدون ویرایش و هزار زحمتی که ناشر خوب کتاب را عرضه کرده، همان اثر را با چند هزار تومان تفاوت قیمت وارد بازار می‌کند. مخاطب از همه جا بی‌خبر هم می‌رود و ارزان‌تر را می‌خرد و ناخودآگاه به عرضه اجناس زرد کمک می‌کند. البته تبلیغات زردها هم کم موثر نیست. از آن طرف این را هم در نظر بگیرید که اصلا این رنگ زرد هم عجیب طرفدار دارد.

نقش کارشناسان نشر در این زمینه چیست؟
خب اول این را بگویم که من فعلا فقط مشاور فرهنگی انتشارات پیدایش هستم‌. اما به عنوان کسی که بیش از 30 سال است که در بخش فرهنگ مکتوب کشور نقش کوچکی داشته‌ام خیلی راحت بگویم که سر کلاف دست من و امثال من نیست. ما سا‌ل‌هاست که کار می‌کنیم، فریاد می‌زنیم، بحث می‌کنیم و فقط راهپیمایی نکرده‌ایم، کسی هم به علامت تایید و یا تکذیب سری تکان نداده است. وضعیت فرهنگ کشور مثل وضعیت اقتصاد و اجتماع کلاف سردرگمی ‌است که همه ما را مشغول چه کنم کرده است. متاسفم از صراحت لهجه‌ام. وقتی دولت‌ها در تمام این سال‌ها خواسته‌اند بر همه عرصه‌های فرهنگی مسلط باشند بهتر است راهکارها را هم خودشان تبیین کنند و ماهم این وسط همچنان کار می‌کنیم و کار می‌کنیم تا تمام شویم.