هماهنگی و تنظیم روابط بین قوا
(مفاهیم، چالشها و راهکارها)
یکی از تنشها و تعارضات همیشگی که بین بخشها و قوای مختلف یک نظام وجود دارد، استقلال و توانمندشدن هر یک از قوا از یک طرف و پکپارچگی و همسویی هر یک از آنها با کلیت نظام از سوی دیگر است. وقتی یک نظام با شرایط و پیچیدگی متنوع محیطی در سطح جامعه و سطح بینالمللی روبرو میشود این امر میزان تنش و تعارضات یا عدم همسویی بین قوا را افزایش خواهد داد. همواره از افزایش قدرت کشورها بر پایه توانمندشدن، هر یک از قوا در امر مربوط از یک سو و همسویی و هماهنگی قوا از سوی دیگر، با کاهش تنشها و تعارضات، ارتباط دوسویه دارد. کتاب هماهنگی و تنظیم روابط بین قوا (مفاهیم، چالشها و راهکارها) نوشته دکتر سید محمد میرمحمدی به دنبال ارائه مدلی است تا بتواند با حداکثر بهرهوری موانع را پشت سر گذاشته و به هماهنگی و رابطه هرچه مطلوبتر قوا منجر گردد. این کتاب در چهار فصل تهیه و تدوین یافته است:
فصل اول به ارائه مفاهیمی از جنس اداره امور عمومی پرداخته شده که موضوع آن به هماهنگی و کنترل قوا مربوط میگردد. موضوعات این فصل در قالب چهار بخش مطرح گردیده است: در بخش اول به بحث اعتماد، انواع اعتماد، نحوه شکلگیری اعتماد و تأثیری که بر هماهنگی بین قوا دارد، پرداخته شده است. بخش دوم به مباحث کلیدی پاسخگویی و مفاهیم مرتبط با آن یعنی سازوکارهای پاسخگویی، انواع و اشکال پاسخگویی، اهداف پاسخگویی و در نهایت موضوع پاسخگویی در نظام جمهوری اسلامی ایران، تشریح شده است. بخش سوم به عنصر شفافیت، انواع و اشکال شفافیت و تأثیری که شفافیت بر هماهنگ و یکپارچه ساختن قوا دارد، نگاه انداخته است. در بخش چهارم و بخش پایانی از فصل اول، مفاهیم مشارکت، مشارکت در اسلام، انواع و اشکال مشارکت و نتایج حاصل از مشارکت جهت کنترل و هماهنگی، مورد توجه واقع گردیده است.
فصل دوم به ضرورت تفکیک قوا در نظام جمهوری اسلامی ایران میپردازد. مطالب این فصل نیز در سه بخش ارائه گردیده است: بخش اول به بحث جدایی اداره از سیاست و تئوریهایی که در این زمینه وجود دارد، پرداخته است. در بخش دوم به نقشی که هر یک از قوای سهگانه دارند و نحوه موازنه و مراقبه آنها توجه شده است. در بخش سوم این فصل، به بررسی نقش اصول ۵۷ و ۱۱۰ قانون اساسی برای هماهنگی و تنظیم رابطه بین قوای سهگانه پرداخته شده است. در فصل سوم به تعارض و حل آن در بین قوای سهگانه پرداخته شده است. در این قسمت از کتاب ضمن مرور تعاریف و مفاهیم تعارض، انواع تعارض و سیر تکامل مباحث مرتبط با مدیریت تعارض مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با ارائه توضیحاتی در خصوص تعارض و مدیریت آن در اندیشه و سیره بزرگان دین مبین اسلام، رویکرد اسلامی حل تعارض، مورد توجه قرار میگیرد. در بخش پایانی این فصل نیز در خصوص نهادهای قانونی مدیریت و حل تعارض در جمهوری اسلامی ایران و نحوه انسجامبخشی از طریق این نهادها، توضیحات کاملی ارائه گردیده است. مطالب فصل چهارم با موضوع کنترل، هماهنگی و تنظیم روابط بین قوا، در قالب چهار بخش ارائه شده است. در بخش اول در خصوص مفاهیم کنترل، فرایند کنترل، انواع آن و اثرات و خروجیهایی که کنترل مؤثر میتواند برای تنظیم روابط بین دستگاههای دولتی و قوای سهگانه داشته باشد، توضیحات ارائه میشود. در بخش دوم، هماهنگی، هدف از هماهنگی، اشکال و سطوح هماهنگی و همچنین چالشهایی که بر سر هماهنگی میدان قوای سهگانه وجود دارد، مورد بحث قرار گرفته و در بخش سوم به مطالعه تطبیقی کشورهای مختلف و مکانیزمهای حل اختلاف در این کشورها پرداخته شده است. در بخش چهارم به توضیح بحران و انواع بحران اشارهای میشود و در نهایت، در بخش پایانی این فصل فرایند اعمال بند ۷ اصل ۱۱۰ قانون اساسی و اهداف و وظایف ستاد (دبیرخانه) اجرایی بند ۷ اصل ۱۱۰ و راهکار و مدل نهایی پیشنهادی جهت ایجاد هماهنگی و نظارت بین قوا، مورد بحث قرار میگیرد. این کتاب توسط نشر نگاه دانش در ۲۱۶ صفحه به چاپ رسیده و به قیمت ۲۰هزار تومان عرضه میشود.
شمس جان در مثنوی معنوی
تألیف: مهناز پامناری
«اگر برف و یخی بگوید که من آفتاب تموز را دیدم و آفتاب تموز بر من تافت، هیچ عاقل باور نکند. محال است که آفتاب تموز بتابد و یخ و برف را نگدازد.»
«فیه مافیه»
آفتاب تموز با تمام قدرت خود تابید و اثری از برف و یخ نماند. عشق چون آتشی شد و فراخنای گستره هستی مولانا را متحول کرد. جهش روحانی که حاصل این عشق است، در دیوان شمس و مثنوی معنوی تجلی یافته است. سراسر مثنوی تحت تاثیر الهامات شمس است. بازتاب اثر بزرگ و بیمانند شمس، «مقالات» را که ناخواسته از زبان او به یادگار مانده، در دیوان شمس و پس از آن در مثنوی کبیر میبینیم… «مقالات» مجموعه پرسشها و پاسخها، اندیشهها و روایتها و قصههایی است که شمس به مناسبتهای گوناگون بر زبان میآورده و کسانی از مریدان مولانا ثبت و یادداشت میکردهاند… بسیاری از حکایتها و تمثیلهایی که مولانا در مثنوی پایه مباحث ارشادی خود قرار داده، پیش از آن در «مقالات شمس» آمده است. در عین حال موارد دیگری هم وجود دارد که یک حکایت، هم در «مقالات شمس» و هم در آثار سنایی و عطار و … آمده است. [اما] شمس در مقالات [خود] از زبان مولانا میگوید: «از وقتی با تو آشنا شدهام، این کتابها در نظرم بیذوق شده است» (مقالات، دفتر اول، ۱۸۶) و خود شمس نیز به قوت کلام و سحر سخن خویش واقف است: «آن کس که به صحبت من ره یافت علامتش آن است که صحبت دیگران بر او سرد شود و تلخ شود؛ نه چنان سرد شود و همچنین صحبت میکند؛ بلکه چنانکه نتواند با ایشان صحبت کردن» (مقالات، دفتر اول، ۷۴)….
مولانا در دیوان شمس در وصف «مقالات میگوید:
بس که از نکته خوبش همه در فتنه فتند
کاین مقالات خوش از فهم خردمند گذشت
استاد فرزانه دکتر محمدعلی موحد در پیشگفتار «مقالات» به صراحت میفرماید: «توضیح معنی و دریافت مفهوم مثنوی بیمدد مقالات، ممکن نیست و توجه به ارتباط بین مقالات شمس و مثنوی، مشکلات مثنوی را روشن میسازد.» (مقالات شمس، ۳۸)
کتاب حاضر [شمس جان در مثنوی معنوی نوشته خانم مهناز پامناری] مجموعهای است که در نظر دارد تاثیرپذیری مولانا را از شمس بیان کند. چه در اندیشه و عناصر سازنده آن و چه در کاربرد آیات و احادیث و تاویل آنها. در بخشی دیگر مشترکات واژگان و کاربرد زبانی و ارسال مثل را بررسی کرده و نیز قصص و روایات مشترک هر دو اثر بیان شده است. در بخش اول تصویری کوتاه از زندگی پربار مولانا ارائه شده است. سپس حضور نورانی شمس در دورهای از حیات مولانا، شامل دو فصل مرجالبحرین و شعاع شمس، همراه با یک مقدمه بیان شده است…
در فصل اول به آشنایی مولانا با شمس پرداخته شده و فصل دوم به اثربخشی شمس و دگرگونی و تحولی که پس از او در حالات و افعال مولانا صورت گرفته، اختصاص یافته است. در بخش دوم به بررسی عنصر اندیشه در مثنوی و مقالات و مشترکات هر دو اثر پرداخته شده که شامل هفت فصل است:
۱) عقل و عشق؛ ۲) شیخ و مرید؛ ۳) تعلیم و تربیت؛ ۴) اسارت و آزادی؛ ۵) کفر و ایمان؛ ۶) صحبت و سکوت؛ ۷) نور و ظلمت
در بخش سوم به بررسی و تاویل آیات و احادیث مشترک در مقالات و مثنوی و تاثیرپذیری مولانا از تعابیر شمس توجه شده که این نیز در دو فصل با یک مقدمه تحت عنوان «تاویل چیست؟» تنظیم گشته است.
در بخش چهارم به بررسی قصص و تمثیلات و زبان مشترک در مقالات و مثنوی و تاثیرپذیری مولانا از شمس اشاره شده است که شامل سه فصل است. فصل اول اختصاص به «روایت»های مشترک دارد و فصل دوم «ارسال مثل» و در فصل سوم به کاربرد واژگان مشترک پرداخته شده است… برای کشف افکار مولانا، اصیل ترین مآخذ همانآثار اوست. از این رو برای پیبردن به راز و رمزهای زندگیش آثار او از جمله فیهمافیه و مجالس سبعه و مکاتیب و سپس مناقبنامههای او مورد بررسی قرار گرفته است.۱
همچنان که در مقدمه کتاب اشاره شده است «شمس جان در مثنوی معنوی» مشتمل بر چهار بخش است که به ترتیب به زندگینامه مولانا، بررسی عنصر اندیشه در مثنوی، بررسی تاویل آیات و احادیث مشترک و بررسی قصص و تمثیلات و زبان مشترک در مقالات شمس و مثنوی شریف میپردازد.
در بخش اول از شمس و صلاح الدین زرکوب و حسامالدین چلبی یاد میشود. در بخش دوم به مقولاتی مانند عقل و عشق و شیخ و مرید و … نور و ظلمت پرداخته شده و بخش سوم به آیات و احادیث مشترک در مقالات و مثنوی اختصاص دارد در بخش چهارم روایتهای مشترک در مقالات و مثنوی به خواننده معرفی میشوند.
از خواندنیترین بخشهای کتاب، فصل ششم از بخش دوم است تحت عنوان «صحبت و سکوت» . مولف کتاب در باب «صحبت و سکوت» به نقل از هجویری در کشف المحجوب آورده است: «هرکسی را گریبان خود باید گرفتاندرحال نطق و سکوت. اگر کلامش به حق بود، گفتارش بهتر از خاموشی و اگر باطل بود، خاموشی بهتر از گفتار … گروهی از مدعیان مشتی … عباراتی از معانی خالی بر دست گرفتهاند و میگویند که گفتار، فاضلتر از سکوت و گروهی از جهال که مناره از چاه نشناسند، سکوت به جهل خود بستهاند و میگویند خاموشی بهتر از گفتار است و این هر دو همچون یکدیگر باشند.
پس تا که را فراگفتار آرند و که را خاموش کنند.»۲
«یکی از مسایل مورد اختلاف در باب طریقت و سیروسلوک این است که آیا برای تهذیب اخلاق و استکمال نفس، خلوت و عزلت بهتر و به مقصود نزدیکتر است یا صحبت و جمعیت و با یاران معاشرت و آمیزش کردن؟ از مجموع تحقیقات به عمل آمده میتوان نتیجه گرفت که در اختیار گرفتن خلوت و انزوا، یا صحبت و جمعیت، به طور مطلق، حکم کلی و قاطع نمیتوان داد؛ بلکه باید گفت که این امر نسبت به اختلاف احوال و اوضاع و روحیات سالکان و همچنین اشخاصی که ممکن است طرف صبحت و مجالت واقع شوند تفاوت میکند اما مولوی تمام مواضع را در جای جای شش دفتر مثنوی خویش به تفصیل یا اختصار ذکر کرده است.۳ نویسنده کتاب سپس به ارائه مثالهایی متعدد در این باب از مثنوی شریف و کتاب «مقالات» میپردازد که بیانگر ادعای فوق است.
کتاب «شمسجان در مثنوی معنوی» با مقدمه عالمانه دکتر سیدعلی محمد سجادی توسط انتشارات «کلک سیمین» در ۲۰۰ صفحه و با حروفچینی و صفحهبندی مناسب روانه بازار نشر شده است.
درآخرین صفحات کتاب، منابع و مآخذ تحقیق معرفی شدهاند ولی جای فهرست کوتاهی از نامهای کسان و جایها (فهرست اعلام) در این کتاب تحقیقی خالی است. طرح روی جلد کتاب نیز شاید با اندکی دقت و وسواس بیشتر میتوانست زیباتر عرضه شود و از آن جمله تعبیر «شمسجان» که به رنگ قرمز در دامان صوفی در حال سماع نشسته است میتوانست سبز باشد و نشانهای از «باغ سبز عشق کو بیمنتهاست» و «جز غم و شادی در آن بس میوههاست». به هر روی توفیق مولف محترم کتاب را در نگارش مقالات و کتابهایی از این دست، خواستاریم.
پینویسها:
۱) صفحه ۱۷ کتاب
۲) همان،ص ۱۰۲
۳) همان، ص۱۰۲
هفته نامه همشهری جوان - حورا نژاد صداقت: اورهان پاموک تا قبل از جایزه نوبلش کلی جایزه های خارجی مختلف برد و تعدادی خواننده پیدا کرد و فضا مهیا شد تا یک عده از ناشران به سادگی کتاب هایش را چندباره ترجمه و بالاخره مخاطبی برای خودشان دست و پا کنند. اینجا مروری داریم بر بعضی از عناوین کتاب هایش که در نشرهای مختلف چاپ شده است. هر چند بعضی ها معتقدند الزاما تمام کارهای پاموک هم در ایران قابل ترجمه نیست.
آقای جودت و پسران
مترجم: عین له غریب
انشارات: چشمه
این از اولین رمان های اورهان پاموک است که آن را در 1982 نوشته و دو جایزه ملی را نصیبش کرد. این رمان طولانی درباره سه نسل از یک خانواده تاجر است که به نوعی وضعیت استانبول را در این سه برهه تاریخی نشان می دهد.
خانه خاموش
مترجمان: ایرج نوبخت، مرضیه خسروی، سارا مصطفی پور، مریم طباطبایی ها، محمد فهیمی
انتشارات: دنیای نو، نگاه، مرکز، پوینده، چشمه
دومین رمان اوست که در سی و یک سالگی یعنی سال 1983 آن را نوشت و یک جایزه هم به خاطرش گرفت.
قلعه سپید (دژ سفید)
مترجمان: ارسلان فصیحی، نرگس خامه ای، فرهاد سخا، آرمان جهانگیری
انتشارات: ققنوس، یوبان، مرغ آمین (ماهی)، انگیزه مهر
پاموک این رمان را در سال 1985 نوشت و همین اثرش بود که به بسیاری از زبان ها ترجمه شد و پاموک را به نویسنده ای جهانی تبدیل کرد.
کتاب سیاه
مترجم: عین له غریب
انتشارات: چشمه
او به خاطر این رمان مهم ترین جایزه ادبی فرانسه را دریافت کرد. بعدها بر اساس همین رمان فیلمی با نام «چهره پنهان» ساخته شد که عنوان بهترین اثر اقتباسی جشنواره فیلم آنتالیای ترکیه را هم گرفت.
زندگی نو
مترجم: ارسلان فصیحی
انتشارات: ققنوس
او این رمانش را در سال 1994 نوشت. «زندگی نو» با الهام از زندگی واقعی یکی از نزدیکان پاموک است که با این جمله شروع می شود: «روزی کتابی خواندم و کل زندگی ام عوض شد.»
نام من سرخ
مترجمان: عین له غریب، تهمینه رازدشت
انتشارات: چشمه، مروارید
فهرست جایزه هایی که پاموک به خاطر این رمانش گرفت بسیار زیاد است؛ هم جوایز ملی و هم بین المللی. او رمانش را سال 1998 نوشت. «نام من سرخ» شما را به قرن 16 استانبول می برد.
برف
مترجمان: سیمین موحد، شهرام دشتی، مصطفی علیزاده
انتشارات: ورجاوند، البرز، پوینده
این اولین و آخرین رمان سیاسی پاموک است که آن را در سال 2002 نوشت و دو سال بعدش این رمان به عنوان یکی از کتاب های برتر جهان در نیویورک تایمز معرفی شد.
استانبول
مترجم: شهلا طهماسبی
انتشارات: نیلوفر
این کتاب اتوبیوگرافی پاموک است که در آن هم عکس های خانوادگی اش را نشان داده و هم خاطرات و هم عقاید شخصی اش را. بعضی ها معتقدند این کتاب یکی از بهترین آثار خودنوشت نویسندگان است.
موزه معصومیت
مترجمان: گلنار غبرایی، تهمینه رازدشت، مریم طباطبایی ها
انتشارات: فروق، عنوان، پوینده
این رمان در سال 2008 منتشر شده و موزه اش در استانبول هم دیدنی است. گرچه بعضی معتقدند که این رمان یک جورهایی قابلیت ترجمه دقیق در ایران ندارد به خاطر سانسورها!
زنی با موهای قرمز
مترجمان: مژده الفت، جواد شاهدی، نازیلا مکاری، عین له غریب، رویا پورمناف
انتشارات: نون، نظاره، اختر، چشمه
این کتاب ماجرای پسری را روایت می کند که زمانی به خاطر کار سیاسی زندانی بوده و حالا دنبال کسب درآمد است.
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در نشست نقش آموزش، هنر و ادبیات در کاهش خشونت علیه کودکان که با همکاری پویش «بدسرپرست تنهاتر است» برگزار شد، «فرهاد حسنزاده»؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان با حاضران سخن گفت. او ضمن اشاره به این نکته که تاکنون 50 کتاب درباره خشونت علیه کودکان نوشته است، گفت: شکل گیری خشونت علیه انسان ها، ریشه های بسیاری است که ناشی از جهل و بی خردی است و در این میان، ادبیات، باید بتواند راه را نشان دهد، زیرا نویسنده نقش درمانگر را دارد. البته اگر ممیزان نگویند که سیاه نمایی است، اما ادبیات حتی می تواند پیشگیری هم کند.
او ادامه داد: خواندن، مخاطب را با شخصیت درگیر می کند و سبب می شود تا در تجربه او شریک شود. بچهها مدام در حال درس آموزی و یادگیری هستند و البته ادبیات در مقایسه با خانه، مدرسه و رسانه، آنان را به دنیایی با تاثیری عمیق تر می برد. نکته بعد آنکه، درونی شدن رفتار قهرمانان داستان تبدیل به الگو میشود، مثل دیگرپذیری و احترام به حقوق دیگران و رفتارهایی که او را از خودخواهی و کینه دور می کند. بحث دیگر، لطافت روح و روان کودکان با شعر است. زیرا در بندبندِ اشعار، از خشونت دور شده و به عشق نزدیک می شود. نکات دیگر که ادبیات برای کودکان به ارمغان می آورد، آشنایی با نمادها و سمبل ها، توجه به محیط زیست، تفکر و فلسفه، طنز، خند و نیشگون و نوشتن برای نشان دادن است؛ امروز کودکان بیش از بزرگترها به محیط زیست و گیاهان و حیوانات توجه دارند، طنز تاثیری متفاوت بر بچه ها دارد و البته نوشتن شعر و داستان، نه تنها خودِ شاعر یا نویسنده، که کودکان را خلاق می کند.
او در پایان گفت: در تالیف کتاب کودکان با محوریت خشونت علیه آنان تاکنون نتوانسته ایم موفق باشیم و پیش مردم خجالت زده ایم. در ترجمه آثار بیشتری نشر یافته است، زیرا مدام متهم به سیاه نمایی می شویم و آثار تالیفی چندان مجال حضور نمی یابند تا خشونت علیه کودکان به راحتی مطرح شود.