فروشگاه بزرگ دقیق

فروشگاه بزرگ دقیق

دنیای اسباب بازی - آرایشی - خرازی - بهداشتی - ارسال به سراسر ایران
فروشگاه بزرگ دقیق

فروشگاه بزرگ دقیق

دنیای اسباب بازی - آرایشی - خرازی - بهداشتی - ارسال به سراسر ایران

توصیه‌های آنه کارسون به نویسندگان جوان


 
تاریخ انتشار : دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۵
, مترجم : مهرناز زاوه
 
 
آنه کارسون، شاعر، رمان‌نویس، مقاله‌نویس و مترجم کانادایی است که در این مطلب بخش‌هایی از مصاحبه‌های او با نشریات مختلف درباره شیوه‌های نویسندگی آمده است.
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از لیت‌هاب - آنه کارسون در دنیای ادبیات بی‌همتاست. اول از همه اینکه هیچکس نمی‌داند او را چه صدا بزند؛ او شاعر، رمان‌نویس، مقاله‌نویس، مترجم، استاد دانشگاه، محقق و ابداع‌گر قالب‌هاست. او به طرز شگفت‌انگیزی فوق‌العاده است، هم روی کاغذ و هم در مصاحبه. آرزوی دیرین او این بود که اسکار وایلد شود، اما همین حالا هم بسیار از او بهتر است. آثار او در هر قالبی و هر نامی که بخواهید رویش بگذارید، به بی‌نظیرترین چیزها دست می‌یابد: آنها در ظاهر پیشتاز، تجربی، از لحاظ فکری چالش‌برانگیز و عمیقا تکان‌دهنده‌اند. شاید بخواهید بدانید چطور این کار را می‌کند. کارسون به ندرت توصیه مشخصی برای نوشتن می‌کند و حتی لزوما جواب سوال‌ها را طوری نمی‌دهد که برای افراد غیرحرفه‌ای قابل فهم باشد، اما اغلب به زیبایی درباره پروسه نوشتن و ساختن فرم‌ها سخن می‌گوید.

برای خودت مشکل بساز
برای خودت یک مشکل بساز، در هنگام پرداختن به آن به مشکلاتی می‌رسی که خودت نساختی و حتا خوابش را هم نمی‌دیدی.
 
به ایده‌هایت از زوایای مختلف بنگر
مغز من سبدی از خرت و پرت‌هاست که سرانجام به نظر می‌رسد یک ایده تاثیرگذار داشته باشد. من کورمال کورمال پی آن می‌گردم که ببینم چیست، ترتیب‌های متفاوت و مفاهیم متفاوت را امتحان می‌کنم و بعد یکی را انتخاب می‌کنم.
 
مشارکت را امتحان کن
همکاری برای من جواب می‌دهد تا آنجا که می‌توانم بیرون از مرکز کار بایستم. درنتیجه من سازمان‌دهی یا هدایت نمی‌کنم و نقطه اتکا نیستم... به من اجازه می‌دهد که نگران نباشم و ابداع کنم.
 
نگران دسته‌بندی‌های رسمی ژانرها نباش
هر آنچه را دوست داری بنویسی، به همان شیوه‌ای بنویس که دوست داری.
 
از دکمه دیلیت نترس
با لذت و وحشیانه ویرایش کن، پاک کردن چیزها خیلی جالب است.
 
به شعرهایت به چشم اشیا نگاه کن
ساختن شعر، ساختن یک شی است. من بیشتر به چشم نقاشی به آن نگاه می‌کنم تا متن، اما نقاشی‌هایی که به طور فیزیکی از طریق زبان قابل وارد شدن هستند. این راه دیگری برای فکر کردن به یک کتاب است، یک شی که همانقدر به لحاظ بصری واقعی است که از نظر متنی.
 
صدای خودت را پرورش بده
اگر کار کسی را بخوانم و فکر کنم، خدای من، واقعا دلم می‌خواهد مثل آن بنویسم، خواندن آن را متوقف می‌کنم، چون نمی‌خواهم مقلد باشم. به عنوان مثال من نوشته‌های میویس گالنت را دوست دارم، اما وقتی مشغول نوشتنم سعی می‌کنم گالنت را نخوانم، چون خیلی راحت در او رخنه می‌کنم.
 
به خواننده اعتماد کن
هرودوت (نخستین تاریخ‌نگار یونانی‌زبان) حس شوخ‌طبعی خوبی دارد. اما من فکر می‌کنم او شوخی نمی‌کند. او عقاید و حقایق را ارائه می‌دهد و سعی نمی‌کند میان بد و خوب فرق بگذارد. هرودوت به خواننده اعتماد می‌کند و این کار را به عهده او می‌گذارد. یک مدارای تحسین‌برانگیز... فکر می‌کنم در همه آثارم سعی کرده‌ام این مدارا را داشته باشم و اجازه بدهم که خواننده خودش حسش را بسازد.

روی ارتباط برقرار کردن تمرکز کن
چیزهایی را که می‌خواهید به هم مرتبط کنید در کنترل شما نیستند. این تنها شمایید که با دنیا برخورد می‌کنید. اما چگونگی وصل کردن آن‌ها به هم چیزی است که ذات ذهن شما را نشان می‌دهد. من می‌توانم فهرستی از چیزهایی را که دیدم،تهیه کنم، اما به این دلیل نیست که آن‌ها را کنار هم می‌گذارم، این کار بعدی خواهد بود. من آن‌ها را تصادفی کنار هم می‌گذارم. از یک طرف این کاملا دلبخواه به نظر می‌رسد و از طرف دیگر، کاملا به این بستگی دارد که من به عنوان یک متفکر که هستم.
 
به کار کردن ادامه بده، حتا اگر نمی‌دانی که دقیقا داری روی چه کار می‌کنی
من می نویسم تا بفهمم درباره یک چیز چه فکر می‌کنم.

کارفرماها این کتاب‌ها را بخوانند/آشنایی با استیو جابز مونث


 
تاریخ انتشار : یکشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۴۸
, مترجم : محمد حسن لو
 
 
بیل کارلی یکی از سرمایه‌گذاران موفق آمریکایی در پیامی توئیتری درباره کتاب‌های مفید در حوزه تکنولوژی صحبت می‌کند و اعتقاد دارد همه کارفرماها در حوزه تجارت و تکنولوژی باید این کتاب‌ها را مطالعه کنند.
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)  به نقل از سی‌ان‌بی‌سی، «بیل کارلی» یکی از سرمایه‌گذاران موفق آمریکایی در شرکت‌های مختلف این کشور سرمایه‌داری است. مجله مشهور فوربس در سال 2018 نام او را در فهرست موفق‌ترین سرمایه‌گذاران در حوزه تکنولوژی قرار داد. کارلی در بسیاری از شرکت‌های موفق آمریکایی مثل زیلو، اوبر و گلسدورز سهام دارد و موفقیت خود را در خواندن کتاب‌های اقتصادی می‌بیند. کارلی در پیامی توئیتری پنج کتاب معرفی کرده است و می‌گوید هر کارفرمایی که بخواهد سرمایه‌گذار خوبی باشد باید پنج کتاب زیر را خوانده باشد:
 


خون بد: رازها و دروغ‌های سیلیکون ولی نوشته جان کاریرو
در سیلیکون ولی یا همان دره سیلیکون ایالت کالیفرنیا تقریباً تمام شرکت‌های تکنولوژی مشهور قرار دارند. در بین این شرکت‌ها تولیدکننده موفقی مثل «ترانوس» دیده می‌شوند که این کتاب درباره مالک و موسس آن نوشته شده است. «الیزابت هولمز» موسس و مدیر این شرکت در کشور آمریکا با عنوان استیوجابز مونث خطاب می‌شود. شرکت وی طراح ابزارها و نرم‌افزارهای تست سریع خون انسان است. کارلی در پست توئیتری خود درباره این کتاب نوشته است: «تمام کسانی که می‌خواهند در عرصه تجارت و صنعت موفق شوند، درس‌های بسیاری از این کتاب می‌توانند کسب کنند.»
 


استراتژی رقابتی: تکنیک‌هایی برای تحلیل صنایع و رقبا نوشته مایکل ای. پورتر
این کتاب که تا کنون شصت بار به زبان انگلیسی تجدید چاپ شده است به 19 زبان زنده ترجمه شده است و هر سال نیز مشتری‌های فراوانی دارد. مایکل پورتر اقتصاددان آمریکایی به پیامبر برنامه ریزان استراتژیک شهرت دارد. پورتر مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه هاروارد در رشته مدیریت و مدرک دکترای خود را در رشته اقتصاد کسب و کار از همین دانشگاه اخذ نموده است. وی جزو چهار فردی می‌باشد که در صد سال گذشته توانسته‌اند در دوران جوانی استاد دانشگاه هاروارد شوند. کارلی در کنفرانسی در سال 2017 درباره این کتاب گفته بود که تاثیرگذارترین چیزی است که در طول عمرش خوانده است.
 


عبور از پرتگاه نوشته جفری ای. مور
در توضیح این کتاب اینگونه آمده است که هر کسی بخواهد همه چیز را درباره بازاریابی و فروش محصولات حوزه تکنولوژی بداند، باید از مطالب درون این کتاب استفاده کند. آخرین نسخه بازنویسی این کتاب در سال 2014 منتشر شد که استراتژی‌های جدیدی در حوزه بازاریابی در دنیای دیجیتال نیز به آن اضافه شده است. تمام راهکارها و روش‌های پیشنهادی در این کتاب بر مبنای جستجو و سرمایه‌گذاری در اینترنت بیان شده است. به اعتقاد نویسنده در عصر امروزی هر کسی بخواهد در عرصه تکنولوژی و محصولات مربوط به آن کار کند باید به طور کامل به اینترنت تسلط داشته باشد.
 


مشکل مبتکر نوشته کلایتون کریستنسن
استاد دانشگاه اقتصاد دانشگاه هاروارد در این کتاب درباره علت اینکه بعضی از شرکت‌ها موفق می‌شوند و بعضی شکست می‌خورند، بحث کرده است و به خوبی به نقش تکنولوژی‌های جدید در این مسیر اشاره می‌کند. کلایتون اعتقاد دارد شرکت‌ها و تولیدکننده‌ها و به طور کلی تمام مخترعین و مبتکرین باید خودشان را با پیشرفت‌های تکنولوژی وفق داده و در مسیر رشد سریع دنیای جدید قرار دهند.
 


استارتاپ: افسانه‌ای از سیلیکون ولی نوشته جری کاپلان
در این کتاب نویسنده تجربیات خودش را از کار در شرکت کامپیوتری نوشته است که کارلی می‌گوید این کتاب نوعی ضبط صوت مکتوب از تجربیات کاپلان از دنیای اقتصادی‌اش است.

دلیل علاقه‌نداشتن جوانان به متون ادبیات کلاسیک از نگاه چهلتن

دلیل علاقه‌نداشتن جوانان به متون ادبیات کلاسیک از نگاه چهلتن

 
تاریخ انتشار : شنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۴۰
 
 
امیرحسن چهلتن گفت: اگر توجه کنید جوان‌های الآن علاقه‌ای به مطالعه ادبیات کلاسیک فارسی ندارند و دلیلش این است که از صفویه به بعد فقط به وجه آموزشی این متون توجه شده است.
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست دیدار و گفت‌وگو با امیرحسن چهلتن با حضور این داستان‌نویس و تعدادی از مخاطبان آثارش در موسسه فرهنگی هفت اقلیم برگزار شد.

در این نشست که مهدی افروزمنش با چهلتن گفت‌وگو می‌کرد، در ابتدا گفت: از یک مقطعی داستان‌هایتان به تلخی گرایید و در کتاب «تهران شهر بی‌آسمان»، این موضوع به قدری تشدید شد.
چهلتن در پاسخ به این نکته گفت: هر آدمی در کار حرفه‌ای خودش در دوره‌ای بالغ می‌شود. وقتی شروع کردم به نوشتنِ اولین داستان‌هایم به بلوغ نرسیده بودم؛ نوشتن برایم مثل یک نیاز بود و من در حد مقدورات خودم می‌نوشتم، دانش عمومی خودم و شناختی که از جامعه داشتم.

وی افزود:‌ اما شکی نیست که وقتی انسان زندگی می‌کند و تجربیات زیستی‌اش سرشارتر و با تاریخ معاصر آشنا می‌شود -که خیلی هم مهم است و من همیشه اهمیت تاریخ و جغرافیا را به دوستانم گوشزد می‌کنم- باعث تغییر و تحول انسان می‌شود. همچنین با توجه به فاصله‌های چند ساله بین آثارم، این تغییرات باید طبیعی باشد. بالاخره با گذشت زمان، انسان بیشتر در بحر اتفاقات محیط زندگی خود فرو می‌رود و به دریافت‌های تازه‌ای می‌رسد حتی در دریافت‌های گذشته‌اش تجدید نظر می‌کند و اصولا این خاصیت انسان است که مرتب تجربه می‌کند و دانسته‌های جدید یاد می‌گیرد.

این داستان‌نویس درباره داشتن نگاه هیولایی به تهران گفت: تهران این جنبه‌های هیولایی را مثل هر شهر بزرگ دیگری دارد. یعنی در واقع کالبد شهری است اما معنا و فرهنگ شهری در آن وجود ندارد. این تصور اشتباه است که تراکم انسان‌ها و ماشین‌ها و خانه‌ها و مغازه‌ها می‌توانند شهر بسازند. اصلا این‌طور نیست. و باید اضافه کنم که توجهی که من به تهران دارم، به‌ خاطر تهران بودنش نیست بلکه به خاطر این است که شهر من است؛ من در این شهر به دنیا آمدم و تمام خاطرات خانوادگی‌ام متعلق به این شهر است. من از کودکی به محیط اطرافم توجه داشتم، تمام کاسب‌های محل را می‌شناختم و برای من موقعیت داستانی خارج از مکان نمی‌تواند پدید بیاید و شکل بگیرد؛ تمام این‌ها من را به جغرافیای تهران وابسته کرده است. من فکر می‌کنم که حداقل تا٦٠یا٧٠ سال دیگر، تهران بافت طبقاتی ندارد، یعنی همه چیز قاطی شده‌است، این را خیلی روشن می‌توانید ببینید. مثلا من یادم می‌آید که یکی از همسایه‌های ما دربان بانک و دیگری تیمسار بود. تهران همچین ترکیبی دارد.

چهلتن در بخشی از سخنانش درباره حضور زنان در داستان‌هایش گفت: ذهن زنانه به جزئیات توجه دارد و این همان چیزی است که داستان را پدید می‌آورد. کلیات گزارش روزنامه‌ها است، ولی داستان یعنی همان گزارش‌ها به علاوه انبوهی از جزئیات و خرده روایت‌ها و خرده داستان‌ها که یک رمان یا داستان را پدید می‌آورد. زن‌ها نسبت به مردها داستانی‌تر هستند چون متفاوت‌اند و چون ذهنشان خطی نیست. البته نه به این معنا که در آقایان مصداق نداشته باشد به‌ویژه درمورد هنرمندان این‌طور نیست، هنرمندها کسانی هستند که نیمه مخالف خودشان از لحاظ جنسیت را به بروز در آورده‌اند؛ بنابراین در هر نویسنده مرد خوب، یک وجه زنانه وجود دارد و بالعکس. در غیر این صورت در نوشتن کم می آورد.

نویسنده رمان «روضه قاسم» همچنین گفت: من داستان و رمان را جامع ترین شکل در میان اشکال هنری برای شناخت جامعه می‌دانم. برای همین است که می‌گوییم اگر می‌خواهید روسی بودن در قرن هجدهم را بدانید داستایوفسکی بخوانید و این یعنی قدرت ادبیات! از کودکی زن‌ها برای من موجودات جالب‌تری بودند؛ حرف‌هایشان، زندگی‌شان و پیچ و خم‌های فکری‌شان. مادر من به هیچ یک از زن‌هایی که تا به‌حال نوشتم نزدیک نیست، ولی من زبان فارسی را از مادرم یاد گرفتم. زبان در ادبیات اتفاق می‌افتد. با وجود خوب بودن کتاب‌های درسی، ما از طریق آنها نمی‌توانیم با زبان فارسی آشنا شویم. اگر توجه کنید جوان‌های الآن علاقه‌ای به مطالعه ادبیات کلاسیک فارسی ندارند و دلیلش این است که از صفویه به بعد فقط به وجه آموزشی این متون توجه شده است.

این داستان‌نویس درباره جایگاه تحقیق در نویسندگی‌اش گفت: وقتی تصمیم می‌گیرم در مورد موضوعی بنویسم، ابتدا شروع می‌کنم به خواندن مطالب مرتبط با آن موضوع. نوشتن یک رمان برای من مثل انجام یک پروژه فنی است به این معنی که شما باید مطالعات بسیاری داشته باشید. بزرگترین لذت من از نوشتن، حین نوشتن اتفاق می‌افتد. من در آن لحظات اصلا به مجوز گرفتن و چاپ شدن کتابم فکر نمی‌کنم. به‌نظرم این وضعیت، نشانه این است که من هنوز در کارم حرفه‌ای نیستم، البته برای کار هنری نمی‌شود حرفه‌ای بود. کسی که کار حرفه‌ای می‌کند، بازار را حتما در نظر می‌گیرد. من از آن دسته نویسنده‌هایی نیستم که امکان فروش به معنای واقعی را بلد باشم. نمی‌توانم در چهارچوب امکانات و تقاضای بازار بنویسم. بنابراین من بیشتر برای پاسخ به یک نیاز درونی می‌نویسم. و تا همین جای کار هم از نتیجه‌اش ناراضی نیستم.

وی در پایان گفت: فکر می‌کنم سرنوشت من این است و نمی‌توانم دستکاری‌اش کنم. می‌توانم مهاجرت کنم ولی آیا می‌توانم به زبان دیگری بنویسم؟ وقتی نمی‌توانم، سرنوشت برای من این‌طور است که یک نویسنده ایرانی باشم با تمام محدودیت هایش! ٢٠ سال پیش این شانس برای من ایجاد شد که با مطبوعات بسیار معروف بین‌المللی ارتباط برقرار کنم و برایشان بنویسم و بعد کم کم زمینه ترجمه آثار من ایجاد شد. خوشبختانه این امکان برای من فراهم شد بدون این که تصمیمش را گرفته باشم. من ٢٧ سال است که در یکی از محلات تهران زندگی می‌کنم و تقریبا هیچ کس نمی‌داند من نویسنده هستم. یک بار رفته بودم فتوکپی بگیرم که از من پرسیدند: آقا شما کارگردان هستید؟ گفتم نه. طرف مقابلم گفت: ولی عکست را در روزنامه دیدم! این جامعه چنین انزوایی را تحمیل می‌کند.